glistening

جمله های نمونه

1. The boy's back was glistening with sweat.
[ترجمه گوگل]پشت پسرک از عرق برق می زد
[ترجمه ترگمان]پشتش خیس عرق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her eyes were glistening with tears.
[ترجمه مازیار] اشکهای درخشنده از چشمانش جاری می شد.
|
[ترجمه Saghar] چشمانش با اشک خیس شده بود
|
[ترجمه گوگل]چشمانش از اشک برق می زد
[ترجمه ترگمان]اشک از چشمانش سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Darcy's face was white and glistening with sweat.
[ترجمه گوگل]صورت دارسی سفید بود و از عرق برق می زد
[ترجمه ترگمان]صورت دارسی سفید شده بود و عرق می ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her skin was glistening with sweat after her run.
[ترجمه گوگل]پوستش بعد از دویدن از عرق برق می زد
[ترجمه ترگمان]بعد از فرار، پوستش از عرق خیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A thin, glistening thread of moisture ran along the rough concrete sill.
[ترجمه گوگل]نخ نازک و درخشانی از رطوبت در امتداد آستانه بتنی خشن می چرخید
[ترجمه ترگمان]یک رشته باریک و درخشان از رطوبت، روی درگاه دراز و ناهمواری دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He walked on glistening pavements, across streets where the rain spat back from the tarmac.
[ترجمه گوگل]او روی پیاده‌روهای درخشان راه می‌رفت، در خیابان‌هایی که باران از آسفالت بیرون می‌آمد
[ترجمه ترگمان]روی پیاده روها و در آن سوی خیابان که باران از روی آسفالت آب می چکید، راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I saw tears glistening on his cheeks and beard.
[ترجمه گوگل]دیدم اشک روی گونه ها و ریشش می درخشد
[ترجمه ترگمان]اشک از گونه هایش سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even the paper boat began to seem appetizing, glistening in his mind with left-over condiment and grease.
[ترجمه گوگل]حتی قایق کاغذی اشتها آور به نظر می رسید و در ذهنش با چاشنی و چربی باقی مانده می درخشید
[ترجمه ترگمان]حتی قایق کاغذی که در ذهنش پر از نمک و نمک به نظر می رسید او را با استفاده از ادویه و روغن فرو کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sioux medicine men collected tiny, glistening pebbles from anthills and used them in medicine rattles.
[ترجمه گوگل]پزشکان سیوکس سنگریزه های ریز و درخشان را از مورچه ها جمع آوری کردند و از آنها در جغجغه های پزشکی استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]مردان داروی ضد عفونی، سنگریزه های کوچک و درخشان را از لانه مورچه ها جمع آوری می کردند و از آن ها استفاده می کردند و از آن ها استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With a sigh he plunged into the glistening maze of stairways and gridded windows that made up the Broadgate Centre.
[ترجمه گوگل]با آهی در پیچ و خم درخشان پلکان ها و پنجره های مشبکی که مرکز برودگیت را تشکیل می دادند فرو رفت
[ترجمه ترگمان]با آهی عمیق در مارپیچ پر از راه پله ها و پنجره های gridded که مرکز اجتماعات را تشکیل می داد، فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Harry could see the sun glistening on the naked patches of her body although she had not yet removed her undergarments.
[ترجمه گوگل]هری می‌توانست خورشید را ببیند که روی تکه‌های برهنه بدنش می‌درخشد، اگرچه هنوز لباس زیرش را در نیاورده بود
[ترجمه ترگمان]هری می توانست خورشید را ببیند که روی وصله های لخت بدنش می درخشید، هرچند هنوز زیر پیراهنش را باز نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the glistening horizon two black dots appeared, separated, and became helicopters roaring low overhead and scattering the distracted fowl.
[ترجمه گوگل]در افق درخشان دو نقطه سیاه ظاهر شدند، از هم جدا شدند و تبدیل به هلیکوپترهایی شدند که در ارتفاع پایین غرش می کردند و پرندگان پریشان را پراکنده می کردند
[ترجمه ترگمان]در افق درخشان، دو نقطه های سیاه پدیدار شدند، از هم جدا شدند و هلیکوپتر بر بالای سرشان غرش کرد و مرغ distracted را پراکنده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Floating clover-like foliage surmounted by tiny glistening gold and white chalices.
[ترجمه گوگل]شاخ و برگ‌های شبدر مانند شناور که با جام‌های طلایی درخشان و سفید پوشیده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]شبدر شناور همچون شاخ و برگی که بر فراز gold کوچک طلایی و سفید می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sweat glistening on his brow, Teclis dispelled them.
[ترجمه گوگل]عرق روی ابروهایش می درخشید، تکلیس آنها را از بین برد
[ترجمه ترگمان]عرق از پیشانی اش سرازیر شد و از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He ran his heart out, down the glistening straight stretch of Palm Avenue.
[ترجمه گوگل]او قلبش را بیرون کشید، در امتداد مستقیم و درخشان خیابان پالم
[ترجمه ترگمان]قلب خود را از میان شاخه های درخشان و درخشان خیابان پالم رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shining; sparkling; glittering

پیشنهاد کاربران

tawdry
خیس
Glistening eyes : چشمان خیس
براق
صاف، پر زرق و برق، دارای درخشش بالا
درخشش
صاف، پر زرق و برق

بپرس