glazier

/ˈɡleɪziər//ˈɡleɪzɪə/

معنی: شیشه گر، شیشه بر
معانی دیگر: جام انداز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who is trained to install window glass.

جمله های نمونه

1. Your father was a bad glazier.
[ترجمه گوگل]پدرت لعاب بدی بود
[ترجمه ترگمان]پدرت شیشه بر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rapport among masons, glaziers, painters, mosaicists and metal workers was complete and satisfying.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین سنگ تراشان، شیشه کاران، نقاشان، موزائیست ها و کارگران فلزی کامل و رضایت بخش بود
[ترجمه ترگمان]این تفاهم بین معماران، glaziers، نقاشان، mosaicists و کارگران فلزی تکمیل و رضایت بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They recommended a glazier, a brush and an insurance claim.
[ترجمه گوگل]آنها یک لعاب، یک قلم مو و یک ادعای بیمه را توصیه کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک glazier، یک برس و یک ادعای بیمه را پیشنهاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is your father a glazier?
[ترجمه گوگل]پدرت شیشه‌کار است؟
[ترجمه ترگمان]پدرت شیشه بر؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also patron of cooks, cutlers, glaziers, restaurateurs, and Sri Lanka.
[ترجمه گوگل]همچنین حامی آشپزها، برش‌کارها، شیشه‌سازها، رستوران‌ها، و سریلانکا
[ترجمه ترگمان]هم چنین حامی of، cutlers، glaziers، restaurateurs و سری لانکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Also patron of cooks, cutlers, glaziers, the poor, and restaurateurs.
[ترجمه گوگل]همچنین حامی آشپزها، برش‌کارها، شیشه‌کاران، فقرا، و رستوران‌داران
[ترجمه ترگمان]حامی of، cutlers، glaziers، فقرا، و restaurateurs
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The glazier fitted a new pane of glass in the window.
[ترجمه گوگل]شیشه‌کار یک شیشه جدید در پنجره نصب کرد
[ترجمه ترگمان]The شیشه جدیدی از شیشه را در پنجره نصب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please send your resume to Ms. Glazier in the Personnel Department.
[ترجمه گوگل]لطفا رزومه خود را برای خانم گلازیر در قسمت پرسنل ارسال نمایید
[ترجمه ترگمان]لطفا رزومه خود را برای خانم glazier در بخش کارگزینی ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Three CSEs are what he took to his job at a glaziers.
[ترجمه گوگل]سه CSE همان چیزی است که او به کار خود در یک شیشه‌خانه پرداخت
[ترجمه ترگمان]سه تا \"CSEs\" همون کاری هستن که توی \"glaziers\" انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This remarkable display is the work of the William Morris artists and glaziers from London.
[ترجمه گوگل]این نمایش قابل توجه کار هنرمندان و شیشه‌کاران ویلیام موریس از لندن است
[ترجمه ترگمان]این نمایش قابل توجه، کار هنرمندان ویلیام موریس و glaziers از لندن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This little act of vandalism will in the first instance mean more business for some glazier.
[ترجمه گوگل]این اقدام کوچک وندالیسم در وهله اول به معنای تجارت بیشتر برای برخی از شیشه‌خانه‌ها خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این اقدام کوچک خرابکاری در وهله اول به معنای تجاری بیشتر برای برخی glazier
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیشه گر (اسم)
glassblower, glazier

شیشه بر (اسم)
glazier

تخصصی

[عمران و معماری] شیشه بر

انگلیسی به انگلیسی

• one who installs glass in windows, one who glazes windows

پیشنهاد کاربران

شیشه بر ( کسیکه کار شیشه بری انجام می دهد )
شغل شیشه بری

بپرس