1. a glassy look
نگاه سرد و عاری از احساس
2. His glassy stare made my flesh creep.
[ترجمه گوگل]خیره شیشه ای او باعث خزش گوشت من شد
[ترجمه ترگمان]نگاه خیره او باعث شد پوستم مور مور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her eyes were glassy and her skin pale.
[ترجمه گوگل]چشمانش شیشه ای و پوستش رنگ پریده بود
[ترجمه ترگمان]چشم هایش شیشه ای و پوستش رنگ پریده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The glassy surface of the lake was ruffled by the breeze.
[ترجمه گوگل]سطح شیشه ای دریاچه در اثر نسیم متلاشی شده بود
[ترجمه ترگمان]سطح شفاف دریاچه از نسیم موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Perhaps the glassy stare had lingered in his eyes, for Scales looked at him queerly.
[ترجمه گوگل]شاید خیره شیشه ای در چشمانش باقی مانده بود، زیرا اسکیلز عجیب به او نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]شاید آن زل زده در چشمان او درنگ کرده بود، زیرا Scales به او لبخند عجیبی می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The water was glassy.
7. Approximately three hundred red mullet surface, their glassy eyes and mouths apparent on the water's surface.
[ترجمه گوگل]تقریباً سیصد سطح کفال قرمز، چشمان و دهان شیشهای آنها روی سطح آب نمایان است
[ترجمه ترگمان]حدود سیصد mullet سرخ، چشمان glassy و دهان های apparent روی سطح آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He saw the smirk on Donald's glassy face.
[ترجمه گوگل]پوزخند را روی صورت شیشه ای دونالد دید
[ترجمه ترگمان]او پوزخند بر صورت شیشه ای دانلد را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The adoral shields are curved slightly wing-like, with glassy beads embedded in the matrix.
[ترجمه گوگل]سپرهای آدورال کمی بال مانند خمیده هستند و دانه های شیشه ای در ماتریکس تعبیه شده است
[ترجمه ترگمان]سپر adoral کمی خمیده هستند - مانند، با beads شیشه ای که در ماتریس تعبیه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. From the desk lamp, glassy nuclei of brightness followed the words he wrote.
[ترجمه گوگل]از روی چراغ میز، هسته های شیشه ای درخشندگی کلماتی را که نوشته بود دنبال می کردند
[ترجمه ترگمان]از چراغ پشت میز، هسته نور به دنبال کلماتی که می نوشت، روان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Picture a shallow pool with a glassy surface, and in the pool picture minnows fluttering their tail fins but otherwise stationary.
[ترجمه گوگل]یک استخر کم عمق با سطح شیشه ای را تصور کنید و در تصویر استخر میناهایی که باله های دم خود را تکان می دهند اما در غیر این صورت ساکن هستند
[ترجمه ترگمان]یک استخر کم عمق با سطح شیشه ای تصویر کنید، و در تصویر استخر، ماهی ها باله دم خود را تکان می دهند، اما در غیر این صورت ساکن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Glassy sheets of gypsum crumble out of the bluffs.
[ترجمه گوگل]ورقه های شیشه ای گچ از بلوف ها خرد می شوند
[ترجمه ترگمان]glassy گچ که از آسمون کنده شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A glassy stone beloved by ancient toolmakers, obsidian was found only in two prehistoric spots in Arizona prior to the 1980s.
[ترجمه گوگل]ابسیدین، سنگی شیشهای که مورد علاقه سازندگان باستانی بود، تنها در دو نقطه ماقبل تاریخ در آریزونا قبل از دهه 1980 یافت شد
[ترجمه ترگمان]سنگ glassy که توسط سنگ های باستانی تزیین شده بود، تنها در دو نقطه قبل از تاریخ در آریزونا قبل از دهه ۱۹۸۰ پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The adamantium trunk yawned open, the glassy coils lying immobile within.
[ترجمه گوگل]تنه آدامانتیوم خمیازه ای باز کرد، سیم پیچ های شیشه ای بی حرکت در داخل آن قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]خرطوم باریک با دهان باز خمیازه می کشید، حلقه های شیشه ای در درون آن بی حرکت مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The pairs of glassy eyes no longer corresponded, in death they broke ranks, each distended eye gone its own way.
[ترجمه گوگل]جفت چشمهای شیشهای دیگر با هم مطابقت نداشتند، در مرگ صفها را شکستند، هر چشم گشاد شده راه خود را رفت
[ترجمه ترگمان]دو جفت چشم شیشه ای که دیگر به هم نمی زدند، در مرگ، صفوف درهم شکسته، هر چشم ورم کرده به راه خود رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید