glassware

/ˈɡlæˌswer//ˈɡlɑːsweə/

معنی: شیشه الات، ظروف شیشه، بلور الات
معانی دیگر: شیشه آلات، ظروف شیشه ای، بلور آلات، شیشه الات، بلورالات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: objects made of glass, esp. for a table setting.

جمله های نمونه

1.
ابزار شیشه ای

2. superfine glassware
ظروف شیشه ای اعلا

3. They boxed the glassware and books before the movers came.
[ترجمه گوگل]آنها ظروف شیشه‌ای و کتاب‌ها را قبل از آمدن جابجایی‌ها جعبه کردند
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه اسباب کشی کنند، شیشه ها و کتاب ها را جمع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plates and glassware were rimmed with gold.
[ترجمه گوگل]بشقاب ها و ظروف شیشه ای با طلا پوشانده شده بودند
[ترجمه ترگمان]بشقاب ها و ظروف شیشه ای را با قاب طلایی دور انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The couple's company designs and makes decorative glassware and soft furnishings as well as offering a full design and decorating service.
[ترجمه گوگل]شرکت این زوج طراحی و ساخت ظروف شیشه ای تزئینی و اثاثیه نرم و همچنین ارائه خدمات کامل طراحی و دکوراسیون را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]طراحی های شرکت این زوج و مبلمان نرم و مبلمان نرم و نیز ارائه یک طراحی کامل و تزئین خدمات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She thought it left too many spots on glassware.
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که لکه های زیادی روی ظروف شیشه ای باقی می ماند
[ترجمه ترگمان] اون فکر می کرد که این مقدار زیادی روی شیشه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instruments of torture feature somewhat incongruously alongside porcelain, glassware and fans owned by members of the imperial family.
[ترجمه گوگل]ابزارهای شکنجه تا حدودی نامتجانس در کنار ظروف چینی، ظروف شیشه ای و پنکه متعلق به اعضای خانواده امپراتوری است
[ترجمه ترگمان]ابزارهای شکنجه، incongruously را در کنار ظروف چینی، glassware و بادبزن که متعلق به اعضای خانواده امپراطوری بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Color test content many for our common ceramics, glassware, hardware, fruits and melons vegetables as well as fresh flower and various types lining cloth and so on.
[ترجمه گوگل]محتوای تست رنگ بسیاری برای سرامیک‌های رایج، ظروف شیشه‌ای، سخت‌افزار، میوه‌ها و سبزیجات خربزه و همچنین گل‌های تازه و انواع مختلف پارچه آستر و غیره
[ترجمه ترگمان]آزمون رنگ بسیاری را برای سرامیک، ظروف شیشه ای، سخت افزار، میوه ها و خربزه و همچنین انواع مختلف پوشش گیاهی و انواع مختلف پوشش گیاهی و غیره مورد استفاده قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For difficult - to - clean glassware, electric ashing as a means of cleaning has been suggested.
[ترجمه گوگل]برای تمیز کردن سخت ظروف شیشه ای، خاکستر الکتریکی به عنوان وسیله ای برای تمیز کردن پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از این ظروف شیشه ای آسان، ashing برقی به عنوان وسیله ای برای تمیز کردن پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tableware and Cutlery, Glass and Glassware, Glass Accessories Glass, Art Glass, Tabletop, Perfume Bottle.
[ترجمه گوگل]ظروف غذاخوری و کارد و چنگال، شیشه و ظروف شیشه ای، شیشه لوازم جانبی شیشه، شیشه هنری، میز، بطری عطر
[ترجمه ترگمان]tableware و cutlery، شیشه و شیشه، شیشه شیشه ای شیشه، شیشه شیشه ای، رومیزی، بطری عطر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Glassware of attractive appearance can Be appreciated as handicraft articles.
[ترجمه گوگل]ظروف شیشه ای با ظاهر جذاب را می توان به عنوان مقالات صنایع دستی قدردانی کرد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های ظاهر جذاب را می توان به عنوان لوازم دستی مورد تحسین قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Put the sparkle back in your glassware by adding vinegar to your rinse water or dishwater.
[ترجمه گوگل]با اضافه کردن سرکه به آب شستشو یا آب ظرفشویی، درخشش را در ظرف شیشه ای خود برگردانید
[ترجمه ترگمان]این درخشش را در ظروف شیشه ای خود با اضافه کردن سرکه به آب آبکشی شده خود و یا dishwater قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dealers in Chinaware, Glassware: Enamelware, Stainless Steel, Aluminum Ware, Household, Hotel, Table and Supplies of All kinds of Kitchen Utensils.
[ترجمه گوگل]فروشندگان ظروف چینی، ظروف شیشه ای: ظروف لعابی، استیل ضد زنگ، ظروف آلومینیومی، خانگی، هتلی، میز و لوازم انواع ظروف آشپزخانه
[ترجمه ترگمان]فروشندگان در Chinaware، glassware: Enamelware، فولاد ضد زنگ، لوازم خانگی، هتل، میز و وسایل همه انواع وسایل آشپزخانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Glazed pottery or glassware bearing a decorative surface network of fine cracks.
[ترجمه گوگل]ظروف سفالی لعابدار یا ظروف شیشه ای که دارای شبکه سطحی تزئینی از ترک های ریز هستند
[ترجمه ترگمان]ظروف سفالی یا ظروف شیشه ای دارای یک شبکه سطحی تزیینی از ترک های ریز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیشه الات (اسم)
glass, glassware, glasswork

ظروف شیشه (اسم)
glassware

بلور الات (اسم)
glassware, glasswork

انگلیسی به انگلیسی

• items made from glass
glassware is objects made of glass, for example bowls, drinking containers, and ornaments.
items made from glass

پیشنهاد کاربران

glassware ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: بلورجات
تعریف: ظروف ساخته شده از شیشه
آبگینه

بپرس