• : تعریف: full of or characterized by fascination, allure, or excitement. • متضاد: boring, dull, humdrum • مشابه: alluring, attractive, charismatic, charming, dazzling, enchanting, exciting, fascinating, irresistible, romantic
- The magazine reports on the glamorous lives of movie stars.
[ترجمه گوگل] این مجله از زندگی پر زرق و برق ستاره های سینما گزارش می دهد [ترجمه ترگمان] این مجله در مورد زندگی پر زرق و برق ستاره های فیلم گزارش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She'd thought it would be glamorous to be a top model, but she hadn't realized how hard the work would be.
[ترجمه گوگل] او فکر می کرد که تبدیل شدن به یک مدل برتر جذاب است، اما متوجه نشده بود که کار چقدر سخت خواهد بود [ترجمه ترگمان] او فکر می کرد که این کار فریبنده است، اما متوجه نشده بود که کار چقدر دشوار خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Sontag has always been that rarity, a glamorous intellectual.
[ترجمه گوگل]سونتاگ همیشه آن نادر بوده است، یک روشنفکر پر زرق و برق [ترجمه ترگمان]Sontag همیشه این نادر بودن، یک روشنفکر فریبنده بوده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Hollywood film idols of the 1940s were glamorous figures, adored by millions.
[ترجمه گوگل]بت های سینمای هالیوود در دهه 1940 چهره های پر زرق و برقی بودند که میلیون ها نفر آنها را تحسین کردند [ترجمه ترگمان]بت های فیلم هالیوودی از دهه ۱۹۴۰، شخصیت های فریبنده بودند که میلیون ها مورد پرستش بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Canoeing is not seen as glamorous in the way that skiing is.
[ترجمه گوگل]قایق رانی مانند اسکی پر زرق و برق دیده نمی شود [ترجمه ترگمان]Canoeing به اندازه اسکی فریبنده دیده نمی شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A glamorous life is quite different to a life of luxury.
[ترجمه Azizullah] یه زنده گی فریبنده کاملا متفاوت است با یک زنده گی لوکس
|
[ترجمه گوگل]یک زندگی پر زرق و برق با زندگی لوکس کاملا متفاوت است [ترجمه ترگمان]زندگی پر زرق و برق کاملا با زندگی لوکس متفاوت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She led an exciting and glamorous life.
[ترجمه گوگل]او زندگی هیجان انگیز و پر زرق و برقی داشت [ترجمه ترگمان]او زندگی هیجان انگیز و پر زرق و برق را رهبری کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It is hard work and not a glamorous job as portrayed by the media.
[ترجمه گوگل]این یک کار سخت است و نه یک شغل پر زرق و برق آنطور که رسانه ها به تصویر می کشند [ترجمه ترگمان]کار سخت است و یک شغل پر زرق و برق که توسط رسانه ها به تصویر کشیده می شود، نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The south coast is less glamorous but full of clean and attractive hotels.
[ترجمه گوگل]ساحل جنوبی کمتر پر زرق و برق اما پر از هتل های تمیز و جذاب است [ترجمه ترگمان]ساحل جنوبی پر زرق و برق است اما پر از هتل های پاکیزه و جذاب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My job is not a very glamorous one but it does have its moments.
[ترجمه گوگل]شغل من خیلی پر زرق و برق نیست اما لحظات خاص خودش را دارد [ترجمه ترگمان]شغل من چندان درخشان نیست، اما لحظات آن را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On television, she looks so glamorous.
[ترجمه گوگل]در تلویزیون، او بسیار جذاب به نظر می رسد [ترجمه ترگمان]در تلویزیون، او بسیار فریبنده به نظر می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A glamorous couple performed on the flying trapeze.
[ترجمه گوگل]یک زوج پر زرق و برق روی ذوزنقه پرواز اجرا کردند [ترجمه ترگمان]یک زوج پر زرق و برق در حال انجام هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He thinks motherhood is glamorous - what planet is he on?
[ترجمه گوگل]او فکر میکند که مادری پر زرق و برق است - او در کدام سیاره است؟ [ترجمه ترگمان]او فکر می کند مادر شدن پر زرق و برق است - چه سیاره است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The most glamorous newcomer to the Volkswagen Golf range is the revamped GTi 16 valve.
[ترجمه گوگل]پر زرق و برق ترین تازه وارد به مجموعه فولکس واگن گلف، سوپاپ اصلاح شده GTi 16 است [ترجمه ترگمان]پر زرق و برق ترین تازه وارد به فولکس واگن گلف، سیستم ۱۶ ۱۶ GTi است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The advertisements depict smoking as glamorous and attractive.
[ترجمه گوگل]تبلیغات سیگار کشیدن را جذاب و جذاب نشان می دهد [ترجمه ترگمان]تبلیغات نشان می دهند که سیگار کشیدن فریبنده و جذاب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Celebrities made places like Studio glamorous to those who wanted to be celebs.
[ترجمه گوگل]سلبریتی ها مکان هایی مانند استودیو را برای کسانی که می خواستند مشهور باشند جذاب کردند [ترجمه ترگمان]افراد مشهور، محل هایی مانند Studio را برای کسانی که می خواستند celebs باشند، تشکیل می دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جذاب ، فریبنده، باشکوه اگه در وصف یه شخص گفته بشه به معنی دلفریب و جذاب ( از لحاظ جذابیت جنسی )
بزرگ نمایی
جذاب، مهیج، هیجان انگیز ، پر زرق و برق
چشم نواز ، بسیار زیبا
Glorious : باشکوه - مجلل - افتخارآمیز - دلپذیر Glamorous : شیک و جذاب - فریبنده - مسحورکننده - طلسم آمیز ⬛ GLAMOROUS ⬛ very exciting and attractive : full of glamour ◀️She looked glamorous in her formal black gown ... [مشاهده متن کامل]
◀️She wore a glamorous black gown ◀️glamorous movie stars ◀️A private investigator's job isn't as glamorous as people think ⬛ GLORIOUS ⬛ adjective [more glorious; most glorious] 1 : having or deserving glory, fame, or honor ◀️He had a long and glorious military career. ◀️The old ruins give only a hint of the city's glorious past. ◀️The government has described the battle as a glorious victory 2 : very beautiful or delightful ◀️Our room had a glorious view of the mountains. ◀️a glorious sunset ◀️glorious music ◀️What a glorious day! ⬛ GLAMOUR/GLAMOR ⬛ [noncount] : a very exciting and attractive quality ◀️She left her hometown, attracted to the glamour of the big city ◀️an acting career filled with glitz and glamour ◀️the glamour of the movie business She's a serious actress and not just another glamour girl. [=a◀️ beautiful woman who wears sexy and attractive clothing and makeup] ◀️ He's one of the glamour boys of the football league. [=he's a very popular and attractive player who gets a lot of attention] ⬛ GLORY ⬛ 🔴public praise, honor, and fame 🔴praise of a god or goddess 🔴 something that brings praise or fame to someone or something : something that is a source of great pride
بسیار جذاب و متفاوت از اشخاص یا چیز های معمولی
Very very magnificent =glamorous خیلی خیلی باشکوه خیلی جذاب