glace

/ˈɡleɪs//ˈɡlæseɪ/

معنی: ماده صاف و براق، دسر سردو یخ بسته، شربت سرد، لعابدار، بستنی، صاف، نرم، مسطح
معانی دیگر: براق، پوشیده ازشکر، دسر سردو ی  بسته

جمله های نمونه

1. Hotel de Glace contains 36 rooms with furniture completely made of ice.
[ترجمه گوگل]هتل د گلیس شامل 36 اتاق با مبلمان کاملاً از یخ است
[ترجمه ترگمان]هتل دو Glace شامل ۳۶ اتاق با مبلمان کاملا ساخته شده از یخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wine gives sweet candied fruit and glace cherries on the nose. It displays a lively, rich palate with loads of ripe fruit, crisp apples, raspberries and dried pawpaw.
[ترجمه گوگل]شراب میوه های شیرین و شیرینی گیلاس بر روی بینی می دهد کامی پر جنب و جوش و غنی با بارهای میوه رسیده، سیب ترد، تمشک و پنجه خشک شده را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شراب شیرین به شیرین می دهد و گیلاس را به روی بینی glace a پر جنب و جوش و غنی از میوه های رسیده، سیب ترد، تمشک و pawpaw خشک را نمایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A first glace at this picture gives us the impression that it is a common running competition.
[ترجمه گوگل]نگاه اول به این تصویر این تصور را به ما می دهد که یک مسابقه دویدن رایج است
[ترجمه ترگمان]نگاه اول به این تصویر به ما این تصور را می دهد که رقابت در حال اجرا مشترک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mixtures of vegetables, preserved by sugar (drained, glace or crystallised), not frozen in a package of less than 18 kg.
[ترجمه گوگل]مخلوط سبزیجات نگهداری شده با شکر (آب‌کش شده، گلاسه یا کریستالیزه) که در بسته‌بندی کمتر از 18 کیلوگرم منجمد نشده است
[ترجمه ترگمان]Mixtures سبزیجات، که با شکر نگهداری می شوند (خشک، یخ زده یا crystallised)، در بسته کم تر از ۱۸ کیلوگرم یخ زده نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Which of the following phrases means to glace left and right?
[ترجمه گوگل]کدام یک از عبارات زیر به معنای نگاه کردن به چپ و راست است؟
[ترجمه ترگمان]کدوم یکی از عبارات بعدی یعنی بستنی رو راست و راست راست می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mixtures of vegetables, preserved by sugar (drained, glace or crystallised ), not frozen, in a package of 18 kg or more.
[ترجمه گوگل]مخلوط سبزیجات، نگهداری شده با شکر (آبکش شده، گلاسه یا کریستالیزه)، منجمد نشده، در بسته بندی 18 کیلوگرمی یا بیشتر
[ترجمه ترگمان]Mixtures سبزیجات، که با شکر نگهداری می شوند (خشک، یخ زده یا crystallised)، در بسته ۱۸ کیلوگرم یا بیشتر منجمد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At first glace, the work looks like a formal group portrait photograph, then as you look closely you start to perceive slight movement within the frame.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول، کار مانند یک عکس پرتره گروهی رسمی به نظر می رسد، سپس با دقت نگاه می کنید، شروع به درک حرکت جزئی در کادر می کنید
[ترجمه ترگمان]در نگاه اول، کار شبیه یک عکس پرتره گروهی رسمی به نظر می رسد، سپس همانطور که با نزدیک نگاه می کنید، حرکت جزئی را در کادر مشاهده می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We took a look at the last glace at the starry night and said goodbye to the Maldives.
[ترجمه گوگل]نگاهی به آخرین نگاه به شب پر ستاره انداختیم و با مالدیو خداحافظی کردیم
[ترجمه ترگمان]نگاهی به آخرین نگاه آن شب پر ستاره و خداحافظی با مالدیو کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How many love you moments of glace.
[ترجمه گوگل]چقدر دوستت دارم لحظه های زلال
[ترجمه ترگمان]چند تا دوست داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The run culminated in open, undulating slopes towards the Mer de Glace.
[ترجمه گوگل]دویدن در شیب‌های باز و موج‌دار به سمت Mer de Glace به اوج رسید
[ترجمه ترگمان]شتابان به سوی مر د glace رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Blue and white ceramics were made by applying cobalt paint to the surface of an unfired ceramic, then applying clear glace to the piece, and firing it at a high temperature.
[ترجمه گوگل]سرامیک های آبی و سفید با استفاده از رنگ کبالت بر روی سطح یک سرامیک پخته نشده، سپس اعمال شیشه شفاف بر روی قطعه و پختن آن در دمای بالا ساخته می شدند
[ترجمه ترگمان]سرامیک سفید و سفید با استفاده از رنگ لاجوردی برای سطح یک سرامیک unfired ساخته شده اند و سپس به طور واضح به قطعه وصل می شوند و آن را با دمای بالا شلیک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As I wrote last month, however, that new moon received a hard glace from Pluto, so if you are interviewing for a job, you probably found you have had to battle some politics to get it.
[ترجمه گوگل]با این حال، همانطور که ماه گذشته نوشتم، ماه نو از پلوتون چشم‌انداز سختی دریافت کرد، بنابراین اگر برای شغلی مصاحبه می‌کنید، احتمالاً متوجه شده‌اید که برای به دست آوردن آن باید با برخی سیاست‌ها مبارزه کنید
[ترجمه ترگمان]با این حال، همانطور که ماه گذشته نوشتم، ماه جدید نگاهی سخت از پلوتو دریافت کرد، بنابراین اگر برای شغلی مصاحبه می کنید، احتمالا متوجه شده اید که باید با برخی سیاست مبارزه کنید تا آن را به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fire rating: H-3 Protection Grade: IP54 It has wide light distribution curve and its prism glass can reduce glace.
[ترجمه گوگل]درجه حفاظت در برابر آتش: H-3 درجه حفاظت: IP54 دارای منحنی توزیع نور گسترده است و شیشه منشوری آن می تواند لعاب را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]رده بندی آتش: درجه حفاظت H - ۳: IP۵۴ دارای منحنی توزیع نور گسترده و شیشه منشور آن می تواند glace را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pure seduction, My desire, Strawberries and champagne, Love spell, Amber romance, Pear glace.
[ترجمه گوگل]اغوای ناب، آرزوی من، توت فرنگی و شامپاین، طلسم عشق، عاشقانه کهربا، گلابی گلابی
[ترجمه ترگمان]seduction خالص، آرزوی من، Strawberries و شامپاین، افسون عشق، بستنی شکلاتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماده صاف و براق (اسم)
glace

دسر سرد و یخ بسته (اسم)
glace

شربت سرد (اسم)
glace

لعابدار (صفت)
glace

بستنی (صفت)
glace, leviable

صاف (صفت)
clean, slick, clear, explicit, plain, even, sleek, glossy, plane, flat, glabrous, smooth, silvery, flattened, limpid, serene, glace, silken, straight-line, unruffled

نرم (صفت)
slick, fine, effeminate, supple, suave, sleek, mellow, soft, tractable, downy, limp, floppy, smooth, limber, spongy, pliant, flexible, lubricious, flexuous, cottony, fluffy, tractile, treatable, plastic, glace, flabby, plumy, lissom, lissome, lithesome, lithe, flexural, sequacious, levigated, silky, irrefrangible, lambent, sericeous, silken

مسطح (صفت)
even, level, plane, flat, flattish, glace, glassy

تخصصی

[نساجی] تکمیل شفاف و روشن روی پارچه - نوعی پارچه انگلیسی که دارای تار پنبه و پود پشم از جنس مو می باشد
[] یخ

انگلیسی به انگلیسی

• sugared; sugar coated; smooth, glossy
candy (fruit, etc.); coat with sugar

پیشنهاد کاربران

بپرس