gizzard

/ˈɡɪzərd//ˈɡɪzəd/

(در پرندگان) سنگدان، معده ی دوم، چینه دان، سنگدان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an enlarged, muscular portion of the digestive tract of birds in which partially digested food is finely ground with the aid of abrasive particles.

(2) تعریف: an organ with a function like that of the gizzard, found in certain simpler animals such as worms and insects.

جمله های نمونه

1. The neck, wings, gizzard, and carcass should always be saved and reserved for making stock.
[ترجمه گوگل]گردن، بالها، سنگدان و لاشه همیشه باید ذخیره و برای ساختن انبار نگهداری شوند
[ترجمه ترگمان]گردن، بال ها، سنگدان و لاشه باید همیشه ذخیره شود و برای تولید ذخیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The gizzard was adjacent to the stomach and lined with hard plates and sandpaper-like surfaces.
[ترجمه گوگل]سنگدان مجاور معده بود و با صفحات سخت و سطوح سمباده مانند پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]سنگدان آن ها به شکم نزدیک است و با صفحات سخت و صفحات سنباده مانند پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From here it travels to the muscular gizzard.
[ترجمه گوگل]از اینجا به سنگدان عضلانی می رود
[ترجمه ترگمان]از اینجا به سمت دستگاه گوارشی عضلانی می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It'sticks in my gizzard to do so.
[ترجمه گوگل]این کار به سنگدان من چسبیده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه گوارشی من طوری است که باید انجام بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He said his wife was always fretting her gizzard about something.
[ترجمه گوگل]او گفت همسرش همیشه سنگدانش را در مورد چیزی نگران می کرد
[ترجمه ترگمان]گفت که زنش همیشه در مورد چیزی ایراد می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It'stuck in his gizzard to have to apologize.
[ترجمه گوگل]در سنگدانش گیر کرده که باید عذرخواهی کند
[ترجمه ترگمان] توی gizzard گیر کرده بود تا عذرخواهی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Maximal allometric growths, of the gizzard, proventriculus, liver, small intestine and pancreas were 3 and 6-fold greater than that of the body.
[ترجمه گوگل]حداکثر رشد آلومتریک سنگدان، پروونتریکولوس، کبد، روده کوچک و پانکراس 3 و 6 برابر بیشتر از بدن بود
[ترجمه ترگمان]تومورهای Maximal allometric، سنگدان، proventriculus، کبد، روده کوچک و لوزالمعده ۳ و ۶ برابر بیشتر از بدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The deli prepares many food with duck's gizzard, which is very popular.
[ترجمه گوگل]اغذیه فروشی ها غذاهای زیادی را با سنگدان اردک تهیه می کنند که بسیار پرطرفدار است
[ترجمه ترگمان]The غذای بسیاری با سنگدان خود آماده می کند، که بسیار مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chyme pH in crop, proventriculus and gizzard increase gradually with age.
[ترجمه گوگل]pH گياه گياه، پروونتريكولوس و سنگدان به تدريج با افزايش سن افزايش مي يابد
[ترجمه ترگمان]افزایش pH در محصول، proventriculus و سنگدان به تدریج با سن افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She also said that the Department would re-investigate the situation if evidence arose of a further outbreak of the gizzard worm infection.
[ترجمه گوگل]او همچنین گفت که اگر شواهدی مبنی بر شیوع بیشتر عفونت کرم سنگدان وجود داشته باشد، وزارت این وضعیت را دوباره بررسی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین گفت که این اداره در صورتی که شواهد حاکی از شیوع بیشتر ناشی از عفونت کرم کدو بالاتر باشد، این وضعیت را بررسی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Remove the wing tips and reserve with the neck and gizzard for a stock.
[ترجمه گوگل]نوک بال ها را بردارید و با گردن و سنگدان برای یک استاک ذخیره کنید
[ترجمه ترگمان]نوک بال را بردارید و برای ذخیره با گردن و سنگدان خود ذخیره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If swallowed, the substance rapidly breaks down in the swan's gizzard, and passes out with no harm done.
[ترجمه گوگل]در صورت بلعیده شدن، این ماده به سرعت در سنگدان قو تجزیه می شود و بدون آسیب از بین می رود
[ترجمه ترگمان]اگر آب دهانم را قورت بدهم، ماده ای که به سرعت در دستگاه گوارش قوی فرو می رود و بدون آسیب رساندن به بیرون از اینجا می گذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The measured entrails include heart, liver, spleen, esophagus, glandular stomach, gizzard, intestine, pancreas, trachea and cholecyst.
[ترجمه گوگل]احشا اندازه گیری شده شامل قلب، کبد، طحال، مری، معده غده ای، سنگدان، روده، پانکراس، نای و کوله سیست می باشد
[ترجمه ترگمان]امعا و احشا اندازه گیری شده عبارتند از قلب، کبد، طحال، مری، stomach، روده، روده، پانکراس، نای و نای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But that but cher was waiting on the dock to slice my gizzard.
[ترجمه گوگل]اما آن اما چر روی اسکله منتظر بود تا سنگدان من را برش دهد
[ترجمه ترگمان]ولی آقای کر نچر روی اسکله منتظر بود تا gizzard را پاره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• second stomach of a bird; digestive organ found in certain animals

پیشنهاد کاربران

بپرس