1. You must give way to any pedestrians on the crossing.
[ترجمه گزنی] شما باید به عابر پیاده رویخط عابر اجازه عبور دهید|
[ترجمه گوگل]شما باید به هر عابر پیاده در گذرگاه راه بدهید[ترجمه ترگمان]شما باید راه گذر از عابر پیاده را پیاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. When entering a roundabout, give way to any traffic already on it.
[ترجمه گوگل]هنگام ورود به یک دوربرگردان، جای خود را به ترافیک موجود در آن بدهید
[ترجمه ترگمان]زمانی که وارد یک میدان می شود، به هر ترافیک که قبلا روی آن است، بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمانی که وارد یک میدان می شود، به هر ترافیک که قبلا روی آن است، بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In Britain, give way to cars coming from the right.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، جای خود را به خودروهایی که از سمت راست می آیند، بدهید
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، به ماشین هایی که از سمت راست می آیند بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، به ماشین هایی که از سمت راست می آیند بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Give way to traffic coming from the left.
[ترجمه ارمغان] به ماشین هایی که از سمت چپ می آیند راه بده.|
[ترجمه گوگل]به ترافیکی که از سمت چپ می آید راه بدهید[ترجمه ترگمان] از سمت چپ به سمت ترافیک حرکت کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A powered vessel should give way to sail — it is an unwritten rule of the sea.
[ترجمه گوگل]یک کشتی برقی باید جای خود را به بادبان بدهد - این یک قانون نانوشته دریا است
[ترجمه ترگمان]یک کشتی با قدرت حرکت می کند - این یک قانون نانوشته در دریاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک کشتی با قدرت حرکت می کند - این یک قانون نانوشته در دریاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Give way to traffic already on the roundabout.
[ترجمه گوگل]راه را به ترافیک در حال حاضر در میدان بدهید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در میدان به ترافیک برخورد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در میدان به ترافیک برخورد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Isolated showers will give way to more generalized rain later in the day.
[ترجمه گوگل]رگبارهای منفرد در اواخر روز جای خود را به بارندگی عمومی تر خواهد داد
[ترجمه ترگمان]بارش های Isolated به بارش بیشتر در روز ادامه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بارش های Isolated به بارش بیشتر در روز ادامه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Give way to traffic coming from the right.
[ترجمه گوگل]به ترافیکی که از سمت راست می آید راه بدهید
[ترجمه ترگمان]راه رفتن به ترافیک از سمت راست رو بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راه رفتن به ترافیک از سمت راست رو بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You have to give way to traffic coming from the right.
[ترجمه گوگل]باید راه را به ترافیکی که از سمت راست می آید بدهید
[ترجمه ترگمان]باید از سمت راست رانندگی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید از سمت راست رانندگی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He should give way to a younger, more decisive leader.
[ترجمه گوگل]او باید جای خود را به یک رهبر جوان تر و قاطع تر بدهد
[ترجمه ترگمان]او باید به یک رهبر جوان و جدی تر تسلیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او باید به یک رهبر جوان و جدی تر تسلیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Don't give way to your fears.
[ترجمه مینا] تسلیم ترس نشو|
[ترجمه گوگل]راه را به ترس های خود ندهید[ترجمه ترگمان]به ترس تو راه نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We must not give way to their demands.
[ترجمه مهتاب] ما نباید تسلیم خواسته های آنان شویم|
[ترجمه گوگل]ما نباید به خواسته های آنها راه بدهیم[ترجمه ترگمان]ما نباید خواسته هاشون رو تسلیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The run-down villas and cement footpaths give way to dusty tracks and wooden shacks.
[ترجمه گوگل]ویلاهای فرسوده و مسیرهای پیاده روی سیمانی جای خود را به مسیرهای غبارآلود و آلونک های چوبی می دهند
[ترجمه ترگمان]ویلاهای run و پیاده روهای سیمانی به جاده های خاکی و کلبه های چوبی ختم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویلاهای run و پیاده روهای سیمانی به جاده های خاکی و کلبه های چوبی ختم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. How sensible she had been not to give way to any of his blandishments.
[ترجمه گوگل]او چقدر عاقلانه عمل کرده بود که به هیچ یک از بداخلاقی های او راه ندهید
[ترجمه ترگمان]چه قدر عاقل بود که به هیچ یک از ابراز محبت خود راه نیافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه قدر عاقل بود که به هیچ یک از ابراز محبت خود راه نیافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The elder child may be made to give way to the demands of the younger one in order to keep the peace.
[ترجمه گوگل]ممکن است کودک بزرگتر برای حفظ آرامش، جای خود را به خواسته های کوچکتر بدهد
[ترجمه ترگمان]ممکن است کودک بزرگ تر بتواند به خواسته های فرد جوان تر متوسل شود تا صلح را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است کودک بزرگ تر بتواند به خواسته های فرد جوان تر متوسل شود تا صلح را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید