به سرعت چیزی یا کسی را بررسی یا مرور کردن
یک بررسی سطحی یا سریع
اغلب در زمینه های غیررسمی برای توصیف یک بررسی سریع و نه چندان دقیق استفاده می شود. این اصطلاح نشان دهنده سرعت و کارآمدی است و اغلب زمانی استفاده می شود که زمان محدود است یا بررسی کامل ضروری نیست.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف: Glance at, take a quick look, eyeball
متضاد: Thoroughly examine, scrutinize, inspect carefully
مثال؛
Before the meeting, he gave the report a once - over to make sure there were no glaring errors.
The mechanic gave the car a once - over but didn't find any major issues.
She gave her outfit a once - over in the mirror before heading out.
یک بررسی سطحی یا سریع
اغلب در زمینه های غیررسمی برای توصیف یک بررسی سریع و نه چندان دقیق استفاده می شود. این اصطلاح نشان دهنده سرعت و کارآمدی است و اغلب زمانی استفاده می شود که زمان محدود است یا بررسی کامل ضروری نیست.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف: Glance at, take a quick look, eyeball
متضاد: Thoroughly examine, scrutinize, inspect carefully
مثال؛