give the benefit of the doubt
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
In Farsi, "giving the benefit of the doubt" can be expressed as **"حسن ظن داشتن"** or **"به دیده اغماض نگریستن"**. Here are some example sentences:
1. **همیشه سعی می کنم نسبت به دیگران حسن ظن داشته باشم، مگر اینکه خلافش ثابت شود. **
... [مشاهده متن کامل]
* ( I always try to give others the benefit of the doubt unless proven otherwise. ) *
2. **قبل از اینکه درباره اش قضاوت کنی، بهتر است به او حسن ظن داشته باشی. **
* ( Before judging him, it's better to give him the benefit of the doubt. ) *
3. **او دیر کرد، ولی من به دیده اغماض نگاه کردم، شاید مشکلی برایش پیش آمده باشد. **
* ( He was late, but I gave him the benefit of the doubt—maybe something came up. ) *
4. **گاهی اوقات بهتر است به دیگران حسن ظن داشته باشیم تا سوء تفاهم ها کمتر شوند. **
* ( Sometimes, it’s better to give others the benefit of the doubt to avoid misunderstandings. ) *
chatgpt
1. **همیشه سعی می کنم نسبت به دیگران حسن ظن داشته باشم، مگر اینکه خلافش ثابت شود. **
... [مشاهده متن کامل]
2. **قبل از اینکه درباره اش قضاوت کنی، بهتر است به او حسن ظن داشته باشی. **
3. **او دیر کرد، ولی من به دیده اغماض نگاه کردم، شاید مشکلی برایش پیش آمده باشد. **
4. **گاهی اوقات بهتر است به دیگران حسن ظن داشته باشیم تا سوء تفاهم ها کمتر شوند. **
بدون دلیل اثباتی گفته کسی را پذیرفتن
فرض رو بر صحت صحبتهای کسی گذاشتن
( رفتار و یا حرف کسی را ) حمل بر صحت کردن
فرض را بر بی گناهی گذاشتن
قضیه را به فال نیک گرفتن.
اعتماد کردن
پذیرفتن کسی
پذیرفتن کسی
دید مثبت به کسی یا چیزی داشتن
باوجود شک به کسی اعتمادکردن
نسبت به کسی خوشبین بودن
نسبت به کسی خوشبین بودن
اعتماد کردن با اینکه نمی دانی فرد راست می گوید یا دروغ.
پیش داوری نکردن در مورد کسی یا چیزی
دید مثبت داشتن به کسی یا چیزی
ظن بد نداشتن به کسی یا چیزی
... [مشاهده متن کامل]
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)