give someone the benefit of the doubt

پیشنهاد کاربران

حسن ظن به کسی داشتن.
طرف رو بی گناه فزض کنی مگه اینکه خلافش ثابت بشه.
چشم بسته به کسی اعتماد کردن
( رفتار و یا حرف کسی را ) حمل بر صحت کردن
درز گرفتن اشتباه کسی
حسن نیت داشتن درباره کسی
تأیید کردنِ کسی
[Idiom]
to decide that you will believe someone, even though you are not sure that what the person is saying is true
E. g. She said she was late because her flight was canceled, and we gave her the benefit of the doubt
Cambridge Dictionary@
کسی رو پیش داوری نکردن - مبنا را بر صحت ادعا و گفته و . . . کسی گذاشتن
با سلام. تعریف انگلیسی:trust what someone saysبه فارسی شاید بهتر باشه که بگیم بنا رو بزاریم روی صداقت طرفfor example:jenny said: 1hour later an earthquake will come, I don't know it is right or not so I have to give her the benefit of the doubt
( English is sweet )
( اصطلاح ) : تصمیم به اعتماد به سخنان کسی، باوجود شک و تردید.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/give - someone - the - benefit - of - the - doubt

بپرس