• : تعریف: to lead to; cause. • مترادف: cause, create, effect, generate, occasion, produce • مشابه: beget, engender
- Uneasiness gave rise to chaos.
[ترجمه گوگل] ناراحتی باعث هرج و مرج شد [ترجمه ترگمان] هرج و مرج به هرج و مرج منجر شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Unhygienic conditions give rise to disease.
[ترجمه گوگل]شرایط غیربهداشتی باعث بروز بیماری می شود [ترجمه ترگمان]شرایط Unhygienic موجب بروز بیماری می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. So many things concurred to give rise to the problem.
[ترجمه مینا] خیلی چیزها دست به دست هم دادند تا مشکل رو بوجود بیارن
|
[ترجمه گوگل]خیلی چیزها با هم اتفاق افتادند که این مشکل را به وجود آورد [ترجمه ترگمان]بسیاری از موارد توافق کردند که این مشکل را افزایش دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Low levels of choline in the body can give rise to high blood-pressure.
[ترجمه صادقی] مقدار کم کولین در بدن می تواند به فشار خون بالا منجر شود
|
[ترجمه گوگل]سطوح پایین کولین در بدن می تواند باعث افزایش فشار خون شود [ترجمه ترگمان]سطح پایین of در بدن می تواند باعث افزایش فشار خون بالا شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Any lack of precision in the contract could give rise to a dispute.
[ترجمه صادقی] هر گونه عدم شفافیت در قرارداد می تواند به اختلاف منجر شود.
|
[ترجمه گوگل]هرگونه عدم دقت در قرارداد می تواند منجر به اختلاف شود [ترجمه ترگمان]هرگونه عدم دقت در قرارداد می تواند منجر به اختلاف شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Whether they give rise to more or to less planning blight than the old development plan system is debatable.
[ترجمه گوگل]این که آیا آنها باعث آسیب برنامه ریزی بیشتر یا کمتر نسبت به سیستم طرح توسعه قدیمی می شوند، قابل بحث است [ترجمه ترگمان]این که آیا آن ها بیش از آنچه که سیستم برنامه توسعه قدیمی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، موجب آسیب بیشتر یا کم تر می شود یا خیر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This could give rise to questions such as: How can shadows be made?
[ترجمه گوگل]این می تواند باعث ایجاد سؤالاتی مانند: چگونه می توان سایه ها را ایجاد کرد؟ [ترجمه ترگمان]این می تواند به سوالاتی مانند: چگونه می توان سایه ایجاد کرد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The nature of the underground drainage can give rise to international problems when streams cross under frontiers.
[ترجمه گوگل]ماهیت زهکشی زیرزمینی می تواند منجر به مشکلات بین المللی در هنگام عبور نهرها از زیر مرزها شود [ترجمه ترگمان]طبیعت زه کشی زیر زمینی می تواند به مشکلات بین المللی در هنگام عبور جریان از مرز منجر شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Yet each would give rise to a different organizational structure from any we are familiar with.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر یک ساختار سازمانی متفاوتی را نسبت به سایر ساختارهایی که با آنها آشنا هستیم، ایجاد می کند [ترجمه ترگمان]با این حال، هر یک از ما به یک ساختار سازمانی متفاوت از هر کسی که با آن آشنایی داریم، منجر می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Failure to comply with that instruction might give rise to a charge of obstructing the police in addition to that of obstructing the highway.
[ترجمه گوگل]رعایت نکردن این دستورالعمل ممکن است علاوه بر ممانعت از بزرگراه، باعث ایجاد اتهام ممانعت از پلیس شود [ترجمه ترگمان]عدم موافقت با این دستورالعمل ممکن است باعث افزایش مسئولیت مسدود کردن پلیس به علاوه جلوگیری از انسداد بزرگراه شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In short, for many employees constructive dismissal claims give rise to a Catch 2
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، برای بسیاری از کارمندان، ادعاهای سازنده اخراج منجر به Catch 2 می شود [ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، برای بسیاری از کارمندان ادعاهای اخراج سازنده منجر به یک Catch ۲ می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A failure to carry out necessary work would give rise to liability.
[ترجمه گوگل]عدم انجام کار لازم باعث ایجاد مسئولیت می شود [ترجمه ترگمان]عدم انجام کار ضروری باعث افزایش مسئولیت می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Any number of circumstances may give rise to a fluctuation in workload thus upsetting staffing predictions.
[ترجمه گوگل]هر تعدادی از شرایط ممکن است منجر به نوسان در حجم کار شود و در نتیجه پیشبینیهای کارکنان را بر هم بزند [ترجمه ترگمان]هر چند شرایط ممکن است باعث نوسان در حجم کار شده و در نتیجه منجر به پیش بینی های مربوط به پرسنل شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, it may give rise to the necessity for a fairly sophisticated mathematical calculation if a conversion table is not published.
[ترجمه گوگل]با این حال، ممکن است در صورت عدم انتشار جدول تبدیل، نیاز به یک محاسبه ریاضی نسبتاً پیچیده را ایجاد کند [ترجمه ترگمان]با این حال، اگر یک جدول تبدیل منتشر نشود، ممکن است نیاز به محاسبات ریاضی پیچیده داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This may give rise to dispute where terms are incorporated by reference to some other document, as in the examples above.
[ترجمه گوگل]این ممکن است در مواردی که شرایط با ارجاع به برخی اسناد دیگر، مانند مثالهای بالا، گنجانده شدهاند، باعث اختلاف شود [ترجمه ترگمان]این ممکن است باعث ایجاد اختلافی شود که در آن شرایط با اشاره به برخی از اسناد دیگر، مانند مثال های بالا ثبت می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[ریاضیات] ناشی از، منتهی شدن، باعث به وجود آمدن، منجر گردیدن، به دست دادن
انگلیسی به انگلیسی
• cause, lead to, bring about, result in
پیشنهاد کاربران
با توجه به متن "ظاهر شدن" هم میشه معنا کرد
موجب پیدایش. . . شدن James ground breaking research not only gave rise to his highly esteemed books تحقیقات پیشگامان ی جیمز نه تنها موجب پیدایش کتاب های بسیار ارزنده ی او شد. . .