give permission
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
به کسی اجازه انجام کاری را دادن
John is giving permission to work from home.
"My boss won't give me permission to work from home. "
( رئیس من اجازه نمی دهد از خانه کار کنم. )
"Did your parents give you permission to go to the party?"
... [مشاهده متن کامل]
( آیا والدینت به تو اجازه دادند به مهمانی بروی؟ )
"The teacher gave the students permission to use their phones for the project. "
( معلم به دانش آموزان اجازه داد برای پروژه از تلفن هایشان استفاده کنند. )
"The company has to give permission before we can publish the report. "
( شرکت باید اجازه صادر کند تا بتوانیم گزارش را منتشر کنیم. )
( رئیس من اجازه نمی دهد از خانه کار کنم. )
... [مشاهده متن کامل]
( آیا والدینت به تو اجازه دادند به مهمانی بروی؟ )
( معلم به دانش آموزان اجازه داد برای پروژه از تلفن هایشان استفاده کنند. )
( شرکت باید اجازه صادر کند تا بتوانیم گزارش را منتشر کنیم. )
اجازه دادن
موافقت کردن. قبول کردن . اذن دادن. اجازه دادن
مجوز دادن
اجازه دادن، صادر کردن اجازه
اجازه دادن به . . . . . . .