give of

پیشنهاد کاربران

بخشی از چیزی را ( به ویژه وقت، پول، دارایی، توان ) به دیگران دادن
� They gave their wool. → ( تمام پشمشان را دادند – شاید معنی فیزیکی کامل ) .
� They gave of their wool. → ( از پشمشان بخشیدند – تأکید بر بخشیدن بخشی از آن، با سخاوت ) .
...
[مشاهده متن کامل]

� He gives of his time to help others.
( او از وقت خود میبخشد تا به دیگران کمک کند. )
� She always gives of her talents generously.
( او همیشه از استعدادهایش سخاوتمندانه میبخشد. )