1. The landlord gave notice of the termination of tenancy.
[ترجمه گوگل]مالک اخطار فسخ اجاره داد
[ترجمه ترگمان]صاحب مسافرخانه متوجه پایان مدت اجاره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صاحب مسافرخانه متوجه پایان مدت اجاره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Dozens of families on the estate have been give notice to quit .
[ترجمه گوگل]به ده ها خانواده در این املاک اخطار داده شده است که ترک کنند
[ترجمه ترگمان]ده ها خانواده در این منطقه به ترک این شهر توجه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ده ها خانواده در این منطقه به ترک این شهر توجه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I've been given notice to quit my flat .
[ترجمه گوگل]به من اخطار داده شده است که آپارتمانم را ترک کنم
[ترجمه ترگمان]به من اطلاع داده اند که از آپارتمان من خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به من اطلاع داده اند که از آپارتمان من خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She's given notice that she intends to leave.
[ترجمه گوگل]به او اخطار داده شده که قصد خروج دارد
[ترجمه ترگمان]اون به من خبر داده که قصد داره از اینجا بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون به من خبر داده که قصد داره از اینجا بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In Illinois, state law requires that a second-year probationary teacher be given notice of the reasons for nonrenewal.
[ترجمه گوگل]در ایلینوی، قانون ایالتی ایالتی را ملزم می کند که به معلم آزمایشی سال دوم در مورد دلایل عدم تمدید اطلاع داده شود
[ترجمه ترگمان]در ایلینویز، قانون ایالتی مستلزم آن است که یک معلم آزمایشی دوم به دلایل for توجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ایلینویز، قانون ایالتی مستلزم آن است که یک معلم آزمایشی دوم به دلایل for توجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Jim gave notice on Thursday.
[ترجمه گوگل]جیم روز پنجشنبه اخطار داد
[ترجمه ترگمان]جیم روز پنجشنبه خبر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جیم روز پنجشنبه خبر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In our state the prosecution must give notice at the time of indictment if it is seeking the death penalty.
[ترجمه گوگل]در ایالت ما، اگر دادستانی به دنبال مجازات اعدام است، باید در زمان صدور کیفرخواست اطلاع دهد
[ترجمه ترگمان]در کشور ما، دادستانی باید در زمان کیفرخواست، اگر به دنبال مجازات اعدام باشد، توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کشور ما، دادستانی باید در زمان کیفرخواست، اگر به دنبال مجازات اعدام باشد، توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Parents may therefore voluntarily agree to give notice before recovering their children.
[ترجمه گوگل]بنابراین والدین ممکن است داوطلبانه موافقت کنند که قبل از بهبودی فرزندان خود به آنها اطلاع دهند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، والدین ممکن است به طور داوطلبانه موافقت کنند که قبل از بهبود فرزندانشان، به آن ها توجه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، والدین ممکن است به طور داوطلبانه موافقت کنند که قبل از بهبود فرزندانشان، به آن ها توجه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The nominee summons the meeting, giving notice to every creditor.
[ترجمه گوگل]نامزد جلسه را دعوت می کند و به هر طلبکار اطلاع می دهد
[ترجمه ترگمان]نامزد دریافت جلسه را فرا خواند و به همه بستانکار اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نامزد دریافت جلسه را فرا خواند و به همه بستانکار اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was given notice that when his employment at Hendon terminated, he could be re-employed at Ruislip as a tester.
[ترجمه گوگل]به او اطلاع داده شد که وقتی کارش در هندون خاتمه یافت، میتواند دوباره در Ruislip به عنوان آزمایشکننده استخدام شود
[ترجمه ترگمان]او متوجه شده بود که وقتی کارش در Hendon به پایان می رسد، او می تواند در Ruislip به عنوان یک tester استخدام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او متوجه شده بود که وقتی کارش در Hendon به پایان می رسد، او می تواند در Ruislip به عنوان یک tester استخدام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Hence, I give notice of the item for Co-ordinators and hope people may give some preliminary thought about it.
[ترجمه گوگل]از این رو، من این مورد را برای هماهنگکنندگان اعلام میکنم و امیدوارم مردم ممکن است در مورد آن فکر اولیه کنند
[ترجمه ترگمان]از این رو، من توجه این مورد را به هماهنگ کننده ها جلب می کنم و امیدوارم مردم درباره آن فکر اولیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، من توجه این مورد را به هماهنگ کننده ها جلب می کنم و امیدوارم مردم درباره آن فکر اولیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Tenants who refuse to accept leases are given notice to quit and find themselves on the streets after years of loyal service.
[ترجمه گوگل]مستاجرینی که از پذیرش اجاره نامه امتناع می ورزند، پس از سال ها خدمت وفادار، به آنها اخطار داده می شود که ترک کنند و خود را در خیابان بیابند
[ترجمه ترگمان]Tenants که نمی خواهند اجاره را بپذیرند، به ترک خود و یافتن خود در خیابان ها بعد از سال ها خدمت صادقانه نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Tenants که نمی خواهند اجاره را بپذیرند، به ترک خود و یافتن خود در خیابان ها بعد از سال ها خدمت صادقانه نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thousands of pub landlords had been given notices to quit and offered lease agreements with rents widely regarded as excessive.
[ترجمه گوگل]به هزاران مالک میخانه اخطارهایی مبنی بر ترک خانه داده شده بود و قراردادهای اجاره ای را با اجاره هایی که به طور گسترده ای بیش از حد تلقی می شد پیشنهاد داده بودند
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر از مالکان بار اخطارهای ترک را به آن ها داده بودند و پیشنهاد کردند که قراردادهای اجاره را با اجاره بسیار زیاد اجاره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر از مالکان بار اخطارهای ترک را به آن ها داده بودند و پیشنهاد کردند که قراردادهای اجاره را با اجاره بسیار زیاد اجاره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The couple's flat in Wandsworth was worth £6000 against a mortgage debt of £8000 when the bank gave notice of repossession.
[ترجمه گوگل]ارزش آپارتمان این زوج در واندسورث 6000 پوند در برابر بدهی رهنی 8000 پوندی بود که بانک اخطار تملک مجدد داد
[ترجمه ترگمان]آپارتمان این زوج در Wandsworth به ارزش ۶۰۰۰ پوند در برابر یک وام مسکن ۸۰۰۰ پوند در زمانی که بانک به of اطلاع داد، به ارزش ۶۰۰۰ پوند رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آپارتمان این زوج در Wandsworth به ارزش ۶۰۰۰ پوند در برابر یک وام مسکن ۸۰۰۰ پوند در زمانی که بانک به of اطلاع داد، به ارزش ۶۰۰۰ پوند رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In 1988 the foster parents gave notice of their application to adopt the child.
[ترجمه گوگل]در سال 1988 والدین خوانده از درخواست خود برای فرزندخواندگی اطلاع دادند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۸ والدین foster به درخواست خود مبنی بر پذیرش کودک توجه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۸ والدین foster به درخواست خود مبنی بر پذیرش کودک توجه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید