1 - کسی را با ماشین به جایی رساندن
2 - کسی را شاد کردن
She'd been feeling low but hearing that she'd got the job gave her a lift
او کمی ناراحت بود ولی وقتی شنید استخدام شده "شاد شد.
2 - کسی را شاد کردن
او کمی ناراحت بود ولی وقتی شنید استخدام شده "شاد شد.
سوار کردن / به مقصد رساندن
به این مثال دقت کنید:
?Can i give you a lift
می توانم شما را سوار کنم ؟
می توانم شما را به مقصد برسانم ؟
به این مثال دقت کنید:
می توانم شما را سوار کنم ؟
می توانم شما را به مقصد برسانم ؟
دوباره زنده شدن در روز رستاخیز
And Who causes me to die, then gives
me lift ( again ) And Who
و او کسی است که ما را می میراند و دوباره بر می انگیزاند.
و او کسی است که ما را می میراند و دوباره بر می انگیزاند.
رساندن شخص به مقصد