give ground


عقب نشینی کردن، تسلیم شدن، سر فرود آوردن، کوتاه آمدن

جمله های نمونه

1. The army was forced to give ground when the enemy started its new offensive.
[ترجمه گوگل]با شروع حمله جدید دشمن، ارتش مجبور به تسلیم شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دشمن حمله جدید خود را آغاز کرد ارتش مجبور به تسلیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Each side was unwilling to give ground .
[ترجمه گوگل]هر طرف حاضر به تسلیم نشدن بود
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف میل داشتند زمین را ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are not prepared to give ground on tax cuts.
[ترجمه گوگل]آنها حاضر نیستند در مورد کاهش مالیات ها موضع بگیرند
[ترجمه ترگمان]آن ها آماده نیستند تا به کاهش مالیات زمین بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The New Yorkers began to give ground. . . .
[ترجمه گوگل]نیویورکی ها شروع به تسلیم شدن کردند
[ترجمه ترگمان]نیویورکی ها شروع به دادن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Each side was therefore unwilling to give ground and ready to support or go to the aid of their colleagues.
[ترجمه گوگل]بنابراین، هر یک از طرفین تمایلی به تسلیم شدن نداشتند و آماده حمایت یا رفتن به کمک همکاران خود بودند
[ترجمه ترگمان]از این رو، هر دو طرف تمایلی به دادن زمین و آمادگی برای کمک به همکاران خود نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Still, America has had to give ground.
[ترجمه گوگل]با این حال، آمریکا مجبور به تسلیم شدن است
[ترجمه ترگمان]با این حال، آمریکا باید زمین بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On emissions cuts, both sides need to give ground.
[ترجمه گوگل]در مورد کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، هر دو طرف باید زمینه را فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]در کاهش گازهای گلخانه ای، هر دو طرف باید زمین بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Neither is willing to give ground.
[ترجمه گوگل]هیچ کدام حاضر به تسلیم شدن نیستند
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام مایل به دادن زمین نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He refused to give ground in the argument.
[ترجمه گوگل]او از ارائه دلیل در استدلال خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او از دادن زمین به بحث خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He refused to give ground in loan - restructuring talks.
[ترجمه گوگل]او حاضر به تسلیم شدن در مذاکرات بازسازی وام نشد
[ترجمه ترگمان]او از دادن زمین به مذاکرات بازسازی وام خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a proper negotiation, in which both sides will have to give ground if we are to achieve a solution.
[ترجمه گوگل]این یک مذاکره درست است که اگر بخواهیم به راه حلی دست یابیم، هر دو طرف باید در آن موضع بدهند
[ترجمه ترگمان]این یک مذاکره مناسب است که در آن هر دو طرف باید به یک راه حل دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Does he withdraw his front foot, indicating his preference to give ground?
[ترجمه گوگل]آیا پای جلویش را پس می‌کشد که نشان‌دهنده ترجیح او برای دادن زمین است؟
[ترجمه ترگمان]آیا او پای جلو خود را کنار می گذارد و نشان می دهد که ترجیح می دهد زمین را رها کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are ought to hold applause also alike when cheering for victor give give ground person.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تشویق کردن برای پیروز به فرد زمین می‌دهد، باید تشویق کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید کف زدن و کف زدن هم مثل هم باشیم وقتی که برای پیروز شدن پیروز بشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After fighting for a while the troops slowly began to give ground.
[ترجمه گوگل]پس از مدتی جنگ، نیروها به آرامی شروع به تسلیم شدن کردند
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ، سربازان به آرامی شروع به تسلیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• retreat, yield

پیشنهاد کاربران

قبول کردن نظر و نگرش دیگران و گاهی کنار گذاشتن عقاید خود
کوتاه آمدن در عقاید خود و پذیرش نظر دیگران
دلیل آوردن
give reason

عوض کردن نظر خود یا قبول کردن موقعیت دیگری

بپرس