give forth


بیرون دادن، منتشر کردن

جمله های نمونه

1. The fields give forth an odor of spring.
[ترجمه گوگل]مزارع بوی بهار می دهند
[ترجمه ترگمان]صحرا بوی بهار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On summer evenings the flowers gave forth an almost intoxicating scent.
[ترجمه گوگل]در عصرهای تابستان، گلها رایحه ای تقریباً مست کننده می دادند
[ترجمه ترگمان]در شب های تابستان، گل ها بوی intoxicating می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The engine gave forth a grinding noise, then stopped.
[ترجمه گوگل]موتور صدای ساییدگی داد و سپس متوقف شد
[ترجمه ترگمان]موتور صدا کرد و بعد متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was given forth that the murderer had killed himself.
[ترجمه گوگل]گفته شد که قاتل خودکشی کرده است
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده بودند که قاتل خود را کشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He gave forth a series of works in rapid succession.
[ترجمه گوگل]او مجموعه ای از آثار را به سرعت ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]او مجموعه ای از آثار را در توالی سریع به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was still giving forth when he came in to investigate.
[ترجمه گوگل]او هنوز داشت بیرون می آمد که برای تحقیق وارد شد
[ترجمه ترگمان]اون وقتی اومد که در موردش تحقیق کنه، اون هنوز داشت از من مراقبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It had been repainted since the war, but, as far as she knew, it had never given forth music.
[ترجمه گوگل]از زمان جنگ دوباره رنگ آمیزی شده بود، اما تا آنجا که او می دانست، هرگز موسیقی پخش نکرده بود
[ترجمه ترگمان]از زمان جنگ دوباره نقاشی شده بود، اما تا آنجا که می دانست، هیچ وقت از موسیقی خارج نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Studies themselves do give forth directions too much at large, except they be bounded in by experience.
[ترجمه گوگل]مطالعات خود به طور کلی بیش از حد جهت گیری می کنند، با این تفاوت که آنها به تجربه محدود می شوند
[ترجمه ترگمان]مطالعات خود را خیلی زیاد انجام می دهند، به جز این که با تجربه محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To give forth a mournful or ominous sound.
[ترجمه گوگل]برای بیرون آوردن صدای غم انگیز یا شوم
[ترجمه ترگمان]برای آنکه صدایی شوم یا شوم از خود بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mandrakes give forth fragrance, and at our doors are all manner of precious fruits, new and old, which I have laid up for thee, O my beloved.
[ترجمه گوگل]ترنجبین بوی عطر می دهد و بر درهای ما انواع میوه های گرانبها از نو و کهنه است که برای تو ذخیره کرده ام ای محبوب
[ترجمه ترگمان]مهر گیاه ها بوی خوش می دهند و در خانه ما انواع میوه های گران بها و نو و کهنه و کهنه و کهنه و کهنه و کهنه را که من برای تو در نظر گرفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He continued to give forth his opinions on the matter.
[ترجمه گوگل]او همچنان به بیان نظرات خود در این مورد ادامه داد
[ترجمه ترگمان]او همچنان نظرات خود را در مورد این موضوع مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. While the oven and the dough are warming up, the yeast may revive and give forth one final push.
[ترجمه گوگل]در حالی که فر و خمیر در حال گرم شدن هستند، ممکن است مخمر دوباره زنده شود و یک فشار آخر را به بیرون بدهد
[ترجمه ترگمان]در حالی که فر و خمیر در حال گرم شدن هستند، مخمر ممکن است یک بار دیگر یک فشار نهایی را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Earth gives forth plants in the way women give forth babies, out of a hidden darkness.
[ترجمه گوگل]زمین مانند زنانی که نوزادان را به دنیا می آورند، از یک تاریکی پنهان، گیاهان می زاید
[ترجمه ترگمان]زمین گیاهان را به گونه ای تولید می کند که زنان نوزاد را از تاریکی پنهان بیرون می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Natural abilities are like natural plants, that need pruning by study, and studies themselves do give forth directions too much at large, except they be bounded In by experience.
[ترجمه گوگل]توانایی های طبیعی مانند گیاهان طبیعی هستند که با مطالعه نیاز به هرس دارند، و مطالعات خود به طور کلی بیش از حد جهات را نشان می دهند، مگر اینکه با تجربه محدود شوند
[ترجمه ترگمان]توانایی های طبیعی مثل گیاهان طبیعی هستند که به هرس کردن توسط مطالعه نیاز دارند و مطالعات خود را خیلی زیاد انجام می دهند، به جز این که با تجربه محدود شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I can not believe that the gentry of England will be made mere drumheads to be sounded upon by a prime minister to give forth unmeaning and empty sounds, and to have no articulate voice of their own.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم که نجیب زاده های انگلیس فقط به طبل هایی تبدیل شوند که توسط یک نخست وزیر به صدا درآیند تا صداهای بی معنی و توخالی از خود بیرون بیاورند و از خود صدایی صریح نداشته باشند
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم باور کنم که نجیب زادگان در انگلستان فقط از یک نخست وزیر خواسته باشند که اصوات پوچ و پوچ را به زبان آورند و صدای خود را به زبان بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• publicize, announce, make public

پیشنهاد کاربران

بپرس