give a wide berth to


دوری کردن از، فاصله گرفتن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to stay out of the way of.

- I usually give him a wide berth because of his temper.
[ترجمه گوگل] من معمولاً به خاطر خلق و خوی او یک سکوی پهن به او می دهم
[ترجمه ترگمان] من معمولا به خاطر خلق و خوی او به او نزدیک می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
فاصله گرفتن از / دوری کردن / نزدیک نشدن به / اجتناب کردن از
در زبان محاوره ای:
سمتش نمی ره / ازش فاصله می گیره / بی خیالش می شه / ازش پرهیز می کنه
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – اجتناب آگاهانه ) :**
پرهیز عمدی از فرد، مکان، یا موقعیتی که ممکنه خطرناک، ناخوشایند، یا دردسرساز باشه
مثال: I give a wide berth to political arguments online.
از بحث های سیاسی آنلاین فاصله می گیرم.
2. ** ( رفتاری – حفظ فاصله روانی یا اجتماعی ) :**
نوعی رفتار محتاطانه برای دوری از چیزی که ممکنه باعث تنش، آسیب، یا ناراحتی بشه
مثال: She gives a wide berth to toxic people.
از آدم های سمی فاصله می گیره.
3. ** ( ریشه دریانوردی – فاصله ایمن ) :**
در اصل به معنای نگه داشتن فاصله ی ایمن از کشتی دیگر یا مانع دریایی برای جلوگیری از برخورد
مثال: The captain gave a wide berth to the rocky shore.
ناخدا از ساحل سنگی فاصله ی زیادی گرفت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
steer clear of – avoid – stay away from – keep one’s distance – shun – sidestep – fight shy of
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
از اصطلاح دریانوردی *berth* به معنای �جای امن برای توقف کشتی� گرفته شده.
عبارت *give a wide berth* در ابتدا به معنای �فاصله گرفتن از مانع دریایی� بود و بعدها به صورت استعاری برای رفتار انسانی رایج شد.
از قرن ۱۸ میلادی در انگلیسی تثبیت شد.

- give somebody/something a wide berth
to avoid someone or something
💠 People shuffle past, giving us a wide berth.
- give ( someone or something ) a wide berth
IDIOM
to avoid or stay away from ( someone or something )
...
[مشاهده متن کامل]

💠 I could see that she was in a bad mood, so I gave her a wide berth.
- give something/someone a wide berth
idiom informal
to avoid a person or place
💠 I tend to give the city centre a wide berth on Saturdays because it's so busy.
- give sb/sthing a wide berth
PHRASE
If you give someone or something a wide berth, you avoid them because you think they are unpleasant, or dangerous, or simply because you do not like them.
💠 Sons of famous fathers often give them a wide berth when forging their own careers.
💠 She gives showbiz parties a wide berth.
گفتار مشهور، با معادل فارسی:
*دوری کردن از - فاصله گرفتن - بر حذر بودن از کسی، چیزی یا مکانی*
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

از زیر کاری در رفتن
to avoid or stay away from someone or something
دور ماندن از چیزی
نزدیک چیزی نشدن

to avoid a person or place
دوری گزیدن؛ برحذر بودن