ریشه : از مسابقات اسب سواری میاد که سر یک اسب بظاهر غیربرنده شرط می بسته اند که بشرطی که از بقیه جلوتر بزنه .
از پس کسی برآمدن - رقیب سرسخت بورن
How old is she ?
She is nine months old and she is already giving us a run for our money
او نه ماهه است و از پس ما بر می آید .
He really gave me a run for my money in the chess tournament . He almost beat me
او نه ماهه است و از پس ما بر می آید .
١ - دادن آنچه که فرد لیاقتش را دارد، انتظار دارد و می خواهد:
High school football gives me a run for my money.
٢ - کسی را به مبارزه طلبیدن و به چالش کشیدن:
Tom likes to play cards with Mary because she always gives him a run for his money.
٢ - کسی را به مبارزه طلبیدن و به چالش کشیدن:
رقیب قوی بودن
رقیب سرسخت
رقیب جدی بودن