give a family

پیشنهاد کاربران

🔹 **معادل فارسی**
- خانواده ای بخشیدن / خانواده ای دادن
- خانواده فراهم کردن
- مأمن خانوادگی دادن
- - -
🔹 **تعریف ها**
1. ** ( اصلی – انسانی/اجتماعی ) :** فراهم کردن یا ایجاد یک خانواده برای کسی ( مثلاً کودک یتیم یا حیوان بی سرپرست ) .
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: *The adoption agency gave the child a family. *
آژانس فرزندخواندگی به کودک **خانواده ای بخشید**.
2. ** ( استعاری – فرهنگی ) :** ایجاد حس تعلق و پیوند اجتماعی، حتی اگر رابطه ی خونی وجود نداشته باشد.
مثال: *This community gives artists a family. *
این جامعه به هنرمندان **خانواده ای می دهد**.
- - -
🔹 **مترادف ها**
provide a family – offer belonging – create kinship – grant a home and family
- - -
- در انگلیسی، بیشتر در زمینه ی فرزندخواندگی یا حمایت اجتماعی استفاده می شود.
- - -
🔹 **مثال ها**
- *The shelter gave the orphan a family through adoption. *
پناهگاه از طریق فرزندخواندگی به یتیم **خانواده ای بخشید**.
- *Volunteers gave the refugees a family by welcoming them. *
داوطلبان با استقبال از پناهندگان به آن ها **خانواده ای دادند**.