girder

/ˈɡɜːrdər//ˈɡɜːdə/

معنی: شاهین ترازو، تیر اهن، شاه تیر
معانی دیگر: (معماری و پل سازی) تیر اصلی، تیرآهن بزرگ، تیرپایه، بالاگر، تیر حمال، پیل پا، پالا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a heavy beam, usu. made of steel or wood, that serves as a horizontal support in a bridge or building.

جمله های نمونه

1. The girder is square in cross-section.
[ترجمه گوگل]سطح مقطع تیرچه مربع است
[ترجمه ترگمان]The در مقطع عرضی مربع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was blood on the girder where Gazzer's hands were sliding helplessly down . . . .
[ترجمه گوگل]روی تیری که دستان گازر بی اختیار به پایین سر می خورد خون بود
[ترجمه ترگمان]در بالای برج، جایی که دست های Gazzer با درماندگی به پایین می لغزیدند، خون به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A girder is a beam that supports other beams or is made up of separate beams joined together.
[ترجمه گوگل]تیرچه تیری است که تیرهای دیگر را نگه می دارد یا از تیرهای جداگانه به هم متصل شده تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]A یک پرتو است که از تیره ای دیگر پشتیبانی می کند یا از تیره ای مجزا تشکیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Daak had stopped half-way up the girder and, holding on with one hand, was flailing the air with his chainsword.
[ترجمه گوگل]داک تا نیمه بالای تیرچه ایستاده بود و در حالی که یک دستش را نگه داشته بود، با شمشیر زنجیر خود هوا را تکان می داد
[ترجمه ترگمان]Daak نیمه راه را در بالای برج متوقف کرده بود و با یک دست، با یک دست هوا را در هوا تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A wrought-iron girder swing bridge at the Northern Entrance Lock may be the original installed by Brunel.
[ترجمه گوگل]یک پل چرخشی تیرآهن فرفورژه در قفل ورودی شمالی ممکن است پل اصلی نصب شده توسط برونل باشد
[ترجمه ترگمان]یک پل چرخان ساخته شده از جنس آهن در دهانه ورودی شمالی ممکن است به وسیله Brunel نصب شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A two-span continuous curved box girder model was made with Perspex.
[ترجمه گوگل]یک مدل تیر جعبه منحنی پیوسته دو دهانه با Perspex ساخته شد
[ترجمه ترگمان]یک مدل دو - curved پیوسته با perspex ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now, the segment girders are used more and more. Guangzhou metro first use the segment girder technology cosmically in urban railway traffic, obtain primary fruit.
[ترجمه گوگل]اکنون تیرهای سگمنت بیشتر و بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند مترو گوانگژو برای اولین بار از فناوری تیرهای بخش کیهانی در ترافیک راه آهن شهری استفاده کرد، میوه اولیه را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اکنون بخش girders بیشتر و بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد این مترو برای اولین بار از بخش cosmically فن آوری girder در ترافیک راه آهن شهری استفاده می کند و میوه اولیه به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Main diseases and reinforcement method of current box girder web plate are discussed, after years of service.
[ترجمه گوگل]بیماری های اصلی و روش تقویت صفحه وب تیرهای جعبه فعلی پس از سالها خدمت مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]بیماری های اصلی و روش تقویت صفحات جاری در صفحات وب پس از سال ها خدمت مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most often this involved a segment of a girder web.
[ترجمه گوگل]اغلب این شامل یک بخش از یک شبکه تیر است
[ترجمه ترگمان]اغلب این کار، بخشی از یک وب سایت girder را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Analysis is made on the formations of wave girder hot-dipped galvanization disfigurement, resulting from silicium and ferrum, and provided the preventions.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل بر روی تشکیلات تیر موج تغییر شکل گالوانیزه غوطه ور گرم، ناشی از سیلیسیم و فروم انجام شده است، و پیشگیری ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]تحلیل بر روی اشکال موجی از موج داغ و زشت و زشت منظر که از silicium و ferrum ناشی می شود انجام می شود و preventions را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. II. The super-structure applying double guiding girder assembled by 54-type Bailey Beams elaborates its characteristics and economizes the construction on a large scale.
[ترجمه گوگل]II ابرسازه با استفاده از تیرهای هدایت دوگانه مونتاژ شده توسط تیرهای بیلی نوع 54، ویژگی های آن را توضیح می دهد و ساخت و ساز را در مقیاس بزرگ صرفه جویی می کند
[ترجمه ترگمان]II - ساختار فوق با استفاده از girder guiding که توسط ۵۴ - مونتاژ می شوند، مشخصات آن را به دقت شرح می دهند و ساخت وساز را در مقیاس وسیع ارزیابی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As the train approaches a junction, a second bottom girder supports the train on both sides.
[ترجمه گوگل]همانطور که قطار به یک اتصال نزدیک می شود، دومین تیر پایینی قطار را در دو طرف نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]وقتی که قطار به یک نقطه اتصال نزدیک می شود، a دوم از قطار در هر دو طرف پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When the neighbouring Skerne Ironworks closed in 187 Wilson's decided to expand into the empty bridge girder manufacturing market.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کارخانه آهن اسکرنه همسایه در سال 187 بسته شد، ویلسون تصمیم گرفت به بازار تولید تیرهای پل خالی گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the ironworks همسایه در ۱۸۷ ویل بسته شد، تصمیم گرفت وارد بازار ساخت پلی girder شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It went on a line into the stands and hit the same upright girder.
[ترجمه گوگل]روی یک خط به سکوها رفت و به همان تیر عمودی برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]یک خط به سمت جایگاه رفت و به سمت راست متمایل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The lower props are horizontal; the topmost prop is curved to follow the line of the girder.
[ترجمه گوگل]پایه های پایین افقی هستند بالاترین پایه منحنی است تا خط تیر را دنبال کند
[ترجمه ترگمان]لوازم صحنه پایین افقی هستند؛ بالاترین سطح پایه خمیده شده تا خط زنجیر را دنبال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاهین ترازو (اسم)
beam, tongue, girder, fulcrum, pointer

تیر اهن (اسم)
girder, joist

شاه تیر (اسم)
pylon, girder, king post, mainmast

تخصصی

[عمران و معماری] شاهتیر - تیر اصلی - تیر حمالی
[زمین شناسی] تیر آهن، شاه تیر، شاهین ترازو شاهین ترازوی حجیم که در عرض یک خانه ماشینی (engine house) و به آن می رسند .
[آب و خاک] تیرآهن

انگلیسی به انگلیسی

• supporting beam (of steel, concrete or wood)
a girder is a long, thick piece of steel or iron that is used in the frameworks of buildings and bridges.

پیشنهاد کاربران

🔊 دوستان تلفظ درست این کلمه ( گِرْدِر ) می باشد
girder ( n ) ( ɡərdər ) =a long, strong, iron or steel bar used for building bridges and the framework of large buildings
girder
شاه تیر
– Strong steel girders
– a girder is a beam that supports other beams
– The bridge is reinforced with huge steel girders
girder ( مهندسی عمران ) ==واژه بیگانه: girderواژه مصوب: شاه تیر 2تعریف: تیر اصلی که بار منتقل‏شده از تیرهای فرعی و تیرچه‏ها را به تکیه‏گاه ها منتقل کند==girder ( حمل ونقل دریایی )
واژه مصوب: تیر طولی
تعریف: هر یک از تیرهایی که در طول سازة کشتی قرار دارد
تیرورق در عمران
عمود
تیرآهن - شاه تیر

بپرس