• : تعریف: a spotted, cud-chewing, four-footed African mammal with exceptionally long legs and neck.
جمله های نمونه
1. A full-grown giraffe is 5m tall.
[ترجمه گوگل]یک زرافه کامل 5 متر قد دارد [ترجمه ترگمان]یک زرافه کامل ۵ متر ارتفاع دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The giraffe is characterized by its very long neck.
[ترجمه گوگل]ویژگی زرافه گردن بسیار بلندش است [ترجمه ترگمان]زرافه با گردن بلندش مشخص می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The giraffe was killed with a spear that had been tipped with poison.
[ترجمه سیدعلیرضافرهبد] زرافه با پیکانی که نوکش آغشته به سم شده بود کشته شد.
|
[ترجمه گوگل]زرافه را با نیزهای که سم روی آن قرار داده شده بود کشته شد [ترجمه ترگمان]زرافه با نیزه کشته شد که با سم برخورد کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Herds of giraffe and waterbuck raced across the swamps in our shadow as we swooped on to the sandy airstrip.
[ترجمه گوگل]گلههای زرافه و سگهای آبی در سایهی ما در میان باتلاقها میدویدند و ما به سمت فرودگاه شنی حرکت میکردیم [ترجمه ترگمان]همچنان که به فرودگاه شنی می رفتیم، herds از زرافه و waterbuck به سرعت از میان باتلاق ها گذشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He felt, it might be, as some giraffe fettered in a too-low cage.
[ترجمه baharak malayeri] او افتاد و این احساس رو داشت که مثل زرافه ای در قفسی کوتاه گیر افتاده باشد
|
[ترجمه گوگل]او احساس میکرد، شاید اینطور باشد که زرافهای در قفسی خیلی کم به بند افتاده است [ترجمه ترگمان]احساس می کرد که شاید مثل یک زرافه گیر کرده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The giraffe ranges in Africa.
[ترجمه گوگل]محدوده زرافه در آفریقا [ترجمه ترگمان]زرافه در آفریقا در نوسان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She imagined a steel splint inside her giraffe neck, and felt the pain as it appeared inside her unfamiliar flesh.
[ترجمه گوگل]او یک آتل فولادی را در داخل گردن زرافهاش تصور کرد و درد را همانطور که در گوشت ناآشنا ظاهر میشد احساس کرد [ترجمه ترگمان]او تصور کرد که یک splint فولادی در گردن her دارد و دردی را که درون گوشت نااشنا او ظاهر شده بود احساس می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Tethered by a foot, their sole giraffe manipulates its jib like an Anglepoise, awkwardly precise.
[ترجمه گوگل]تنها زرافه آنها که با یک پا بسته شده است، بازوی خود را مانند Anglepoise دستکاری میکند و به طرز عجیبی دقیق است [ترجمه ترگمان]با یک پا بسته شود، تنها giraffe آن را مانند یک Anglepoise با آن بازی می کند، خیلی ناشیانه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Giraffe catfish can reach a length well in excess of two feet in their natural environment.
[ترجمه گوگل]گربه ماهی زرافه در محیط طبیعی خود می تواند به طول بیش از دو فوت برسد [ترجمه ترگمان]گربه ماهی زرافه می تواند به طول دو پا در محیط طبیعی خود برسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Billy was a giraffe, too.
[ترجمه آیدا] بیلی هم یک زرافه بود
|
[ترجمه گوگل]بیلی هم یک زرافه بود [ترجمه ترگمان]بیلی هم یک زرافه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. How can a giraffe more speedy than a jaguar?
[ترجمه M] چطور یک زرافه از جگوار سریع تر میدود؟
|
[ترجمه گوگل]چگونه یک زرافه می تواند سریعتر از جگوار باشد؟ [ترجمه ترگمان]چطور یک زرافه more سریع تر از یک پلنگ است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Against the law to tie a giraffe to a telephone pole or street lamp.
[ترجمه گوگل]بستن زرافه به تیر تلفن یا چراغ خیابان خلاف قانون است [ترجمه ترگمان]در برابر قانون برای بستن یک زرافه به میله تلفن یا چراغ خیابان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It makes you look like a giraffe with a goiter.
[ترجمه گوگل]شما را شبیه یک زرافه مبتلا به گواتر می کند [ترجمه ترگمان]این باعث می شه شبیه یک زرافه با a باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Tall, tall, tall, The giraffe is tall.
[ترجمه گوگل]بلند، بلند، بلند، زرافه بلند است [ترجمه ترگمان]بلند قد بلند قد بلند، بلند، زرافه خیلی بلند است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
زرافه (اسم)
camelopard, giraffe
انگلیسی به انگلیسی
• tall long-necked spotted mammal (native to africa) a giraffe is an african animal with a very long neck, long legs, and dark patches on its body.