ginormous
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
( بسیار بزرگ، عظیم الجثه، غول آسا )
مترادف؛ Huge, enormous, gigantic, colossal, mammoth, massive, immense
مثال؛
The cruise ship was ginormous, almost like a floating city.
His house is ginormous—I got lost just looking for the kitchen!
... [مشاهده متن کامل]
That burger was ginormous! I needed three people to help me finish it.
Ginormous اولین بار در اصطلاحات نظامی جنگ جهانی دوم ظاهر شد و سپس رواج یافت.
این واژه معمولاً در ادبیات کودک برای توصیف موجودات یا اشیای خیالی و بزرگ دیده می شود.
اغراق موجود در این واژه باعث شده که در متون طنز، فیلم ها و کارتون ها محبوب باشد.
مترادف؛ Huge, enormous, gigantic, colossal, mammoth, massive, immense
مثال؛
... [مشاهده متن کامل]
Ginormous اولین بار در اصطلاحات نظامی جنگ جهانی دوم ظاهر شد و سپس رواج یافت.
این واژه معمولاً در ادبیات کودک برای توصیف موجودات یا اشیای خیالی و بزرگ دیده می شود.
اغراق موجود در این واژه باعث شده که در متون طنز، فیلم ها و کارتون ها محبوب باشد.
gigantic enormous : خیییییلی بزرگ
خیلی بزرگ
extremely large.
گنده بک
بزرگ، عظیم
Huge, gigantic