gingivitis

/ˌdʒɪndʒɪˈvaɪtəs//ˌdʒɪndʒɪˈvaɪtəs/

معنی: ورم لثه، اماس و التهاب لثه دندان
معانی دیگر: آماس لثه، تورم و چرک کردگی لثه، گوشتاره تبسی، طب اماس و التهاب لثه دندان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: reddening and swelling of the gums.

جمله های نمونه

1. Gingivitis did not increase the risk of coronary heart disease, whereas periodontitis or having no teeth increased it by about 25%.
[ترجمه گوگل]ژنژیویت خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر قلب را افزایش نمی دهد، در حالی که پریودنتیت یا نداشتن دندان آن را تا حدود 25 درصد افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]gingivitis خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را افزایش نداد، در حالی که periodontitis یا نداشتن دندان آن را تا حدود ۲۵ درصد افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Levels of plaque and the gum disease gingivitis were also significantly lower among yoghurt eaters.
[ترجمه گوگل]سطح پلاک و ژنژیویت بیماری لثه نیز در بین ماست خواران به طور قابل توجهی کمتر بود
[ترجمه ترگمان]سطح پلاک و بیماری های لثه نیز به طور قابل توجهی در میان ماست کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Noni leaf has been used for treatment of gingivitis, periodontal diseases, laryngalgia, laryngitis, cold, headaches, rheumatic arthritis, fracture, sprain, skin disease, and so on.
[ترجمه گوگل]از برگ نونی برای درمان ورم لثه، بیماری های پریودنتال، حنجره، حنجره، سرماخوردگی، سردرد، آرتریت روماتیسمی، شکستگی، رگ به رگ شدن، بیماری پوستی و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برگ Noni برای درمان of، بیماری های periodontal، laryngalgia، laryngitis، سرماخوردگی، سردرد، ورم مفاصل روماتیسمی، شکستگی، رگ به رگ شدگی، بیماری پوستی و غیره استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Smoking also causes bad breath and gingivitis ( gum disease ), and increases risk of oral cancers.
[ترجمه گوگل]سیگار همچنین باعث بوی بد دهان و التهاب لثه (بیماری لثه) می شود و خطر ابتلا به سرطان های دهان را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]دخانیات همچنین باعث تنفس بدبو و gingivitis (بیماری های لثه)می شود و ریسک سرطان های دهانی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion Yahao medical toothpaste for treating gingivitis in some degree has clinical effective significance.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری خمیر دندان پزشکی Yahao برای درمان التهاب لثه تا حدودی دارای اهمیت بالینی موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Yahao toothpaste پزشکی برای درمان gingivitis در برخی از سطوح دارای اهمیت بالینی بالینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The recurrent rate of the marginal gingivitis can be decreased in a magnetic field that interferes with adhesive force of the dental tophus.
[ترجمه گوگل]سرعت عود ژنژیویت حاشیه ای را می توان در یک میدان مغناطیسی که با نیروی چسبنده توفوس دندان تداخل می کند، کاهش داد
[ترجمه ترگمان]سرعت متناوب of حاشیه ای می تواند در یک میدان مغناطیسی کاهش یابد که با نیروی چسب of تداخل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The doctor says that he has gingivitis and needs to take some antibiotic medicine.
[ترجمه گوگل]دکتر میگه التهاب لثه داره و باید مقداری آنتی بیوتیک بخوره
[ترجمه ترگمان]دکتر می گوید که او gingivitis دارد و باید داروی آنتی بیوتیک تجویز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The two diseases are linked in that persistent gingivitis can lead to periodontitis.
[ترجمه گوگل]این دو بیماری از این جهت به هم مرتبط هستند که التهاب لثه پایدار می تواند منجر به پریودنتیت شود
[ترجمه ترگمان]این دو بیماری با این gingivitis مداوم در ارتباط هستند که می توانند منجر به periodontitis شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To explore the changes of gingivitis index and bacteria in crevicular fluid during orthodontic treatment.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تغییرات شاخص ژنژیویت و باکتری در مایع شکاف در طول درمان ارتودنسی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تغییرات شاخص gingivitis و باکتری در مایع crevicular طی درمان orthodontic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In early stages, gum disease is known as gingivitis.
[ترجمه گوگل]در مراحل اولیه، بیماری لثه به عنوان ژنژیویت شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]در مراحل اولیه، بیماری لثه به عنوان gingivitis شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Improves gum health - Clinically proven to reverse gingivitis and help shrink periodontal pockets.
[ترجمه گوگل]سلامت لثه را بهبود می بخشد - از نظر بالینی ثابت شده است که التهاب لثه را معکوس می کند و به کوچک شدن پاکت های پریودنتال کمک می کند
[ترجمه ترگمان]سلامتی آدامس را بهتر می کند - clinically معکوس شده را بهبود می بخشد و به کاهش جیب های periodontal کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But if it remains on the teeth, it begins to damage the gums and causes gingivitis.
[ترجمه گوگل]اما اگر روی دندان باقی بماند شروع به آسیب رساندن به لثه می کند و باعث التهاب لثه می شود
[ترجمه ترگمان]اما اگر دندان روی دندان ها باقی بماند، شروع به آسیب زدن به the می کند و باعث gingivitis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It will also help to heal mouth ulcers and prevent the onset of gingivitis.
[ترجمه گوگل]همچنین به بهبود زخم های دهان و جلوگیری از شروع التهاب لثه کمک می کند
[ترجمه ترگمان]هم چنین آلوئه ورا به التیام زخم دهان و جلوگیری از ظهور of کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The second reason were abutment recurrent caries and then dummy breaking, gingivitis and periodontitis etc.
[ترجمه گوگل]دلیل دوم پوسیدگی های مکرر اباتمنت و سپس شکستگی ساختگی، التهاب لثه و پریودنتیت و غیره بود
[ترجمه ترگمان]دومین دلیل، abutment تکراری و سپس شکستن کدها، gingivitis و periodontitis بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورم لثه (اسم)
gingivitis

اماس و التهاب لثه دندان (اسم)
gingivitis

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the gums

پیشنهاد کاربران

Mild gum infection
gingivitis ( پزشکی )
واژه مصوب: لثه‏آماس
تعریف: التهاب لثه‏ها که به تورم و خونروی آنها منجر می‏شود|||متـ . لثاماس
ژنژیویت

بپرس