1. There is too much advertising gimmickry.
[ترجمه گوگل]ترفند تبلیغاتی بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]تبلیغات تبلیغاتی زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تبلیغات تبلیغاتی زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Privatisation and gimmickry are not the answer to improving Britain's rail service.
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی و حقه بازی راه حلی برای بهبود خدمات ریلی بریتانیا نیست
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی و خصوصی سازی، پاسخی برای بهبود خدمات راه آهن بریتانیا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی و خصوصی سازی، پاسخی برای بهبود خدمات راه آهن بریتانیا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is no superfluous gadgetry or foldaway, stowaway gimmickry.
[ترجمه گوگل]هیچ ابزار اضافی یا حیله های تاشو و غافلگیر کننده ای وجود ندارد
[ترجمه ترگمان] هیچ \"gadgetry\" یا \"foldaway\"، \"gimmickry stowaway\" وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هیچ \"gadgetry\" یا \"foldaway\"، \"gimmickry stowaway\" وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Democrats dismissed the moves as political gimmickry, and Sen.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها این حرکت ها را به عنوان حیله سیاسی رد کردند و سناتور
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها این جنبش را به عنوان gimmickry سیاسی و سناتور رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها این جنبش را به عنوان gimmickry سیاسی و سناتور رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Leaving gimmickry aside, the wired world does erase time barriers. This achievement relies on an ever progressing ability to measure time more precisely.
[ترجمه گوگل]با کنار گذاشتن حقه بازی، دنیای سیمی موانع زمانی را پاک می کند این دستاورد متکی بر توانایی همیشه در حال پیشرفت برای اندازه گیری دقیق تر زمان است
[ترجمه ترگمان]پس از کنار گذاشتن gimmickry، جهان سیم کشی موانع زمانی را محو می کند این دستاورد به توانایی در حال پیشرفت برای اندازه گیری دقیق تر زمان متکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از کنار گذاشتن gimmickry، جهان سیم کشی موانع زمانی را محو می کند این دستاورد به توانایی در حال پیشرفت برای اندازه گیری دقیق تر زمان متکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There's not a lot of gimmickry to it, and there's not a lot of artifice, it's just the simple description of things, which is so mysterious and fabulous.
[ترجمه گوگل]حیلههای زیادی در آن وجود ندارد، و نه تدبیر، فقط توصیف ساده چیزها است، که بسیار مرموز و افسانهای است
[ترجمه ترگمان]این فقط یک توصیف ساده است، این فقط یک توصیف ساده است، که خیلی مرموز و شگفت انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فقط یک توصیف ساده است، این فقط یک توصیف ساده است، که خیلی مرموز و شگفت انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Apple's engineering ingenuity shows itself most plainly as consumer gimmickry with hidden practicality.
[ترجمه گوگل]نبوغ مهندسی اپل به وضوح خود را به عنوان حقه های مصرف کننده با عملی پنهان نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مهارت مهندسی اپل به وضوح خود را به عنوان gimmickry مصرف کننده با کاربردی پنهان نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مهارت مهندسی اپل به وضوح خود را به عنوان gimmickry مصرف کننده با کاربردی پنهان نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Time to start working from the text, making from this trash and gimmickry of sex my aesthetic: a hip first, a breast, a slow shadow strip out of clothes that bushelled me asleep.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که کار را از روی متن شروع کنم و از این سطل زباله و حیله جنسی زیبایی خود را بسازم: ابتدا یک باسن، یک سینه، یک نوار سایه آهسته از لباس هایی که من را به خواب می برد
[ترجمه ترگمان]وقت آن است که از متن شروع به کار کنم، از این آشغال ها و gimmickry سکس من لذت ببرم: یک ران، یک سینه، یک سایه آهسته از لباس هایی که مرا به خواب می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقت آن است که از متن شروع به کار کنم، از این آشغال ها و gimmickry سکس من لذت ببرم: یک ران، یک سینه، یک سایه آهسته از لباس هایی که مرا به خواب می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The band make lean, controlled music, free of obvious gimmickry and, writing about them, it's tough to stay away from talk of minimalism, of craft, of "tightness".
[ترجمه گوگل]گروه موسیقی ضعیف و کنترلشدهای میسازد، عاری از حیلههای آشکار و نوشتن در مورد آنها، دوری از صحبت از مینیمالیسم، مهارتها، و «تنگی» سخت است
[ترجمه ترگمان]این گروه موسیقی ناب، کنترل شده، عاری از gimmickry واضح را ایجاد می کند، و در مورد آن ها می نویسد، دور ماندن از صحبت درباره مینیمالیسم، هنر، و \"تنگی\" دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گروه موسیقی ناب، کنترل شده، عاری از gimmickry واضح را ایجاد می کند، و در مورد آن ها می نویسد، دور ماندن از صحبت درباره مینیمالیسم، هنر، و \"تنگی\" دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Status Offline Apple's engineering ingenuity shows itself most plainly as consumer gimmickry with hidden practicality.
[ترجمه گوگل]وضعیت آفلاین نبوغ مهندسی اپل به وضوح خود را به عنوان حیله مشتری با عملی پنهان نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]وضعیت، مهارت مهندسی (اپل)به وضوح خود را به عنوان gimmickry مصرف کننده با کاربردی پنهان نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وضعیت، مهارت مهندسی (اپل)به وضوح خود را به عنوان gimmickry مصرف کننده با کاربردی پنهان نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید