gill

/ˈɡɪl//ɡɪl/

معنی: تمیز کردن، یار، ابجو، دلارام، دوشیزه، دختر، دلبر، دختربچه، گوشت ماهی، پیمانهای برای شراب، دختر جوان، استطاله زیر گلوی مرغ، نوعی نان شیرینی بشکل قلب، روده در اوردن
معانی دیگر: آبشش، برانشی، (جمع) گوشت قرمزی که زیر نوک برخی پرندگان قرار دارد، غبغب، گوشت زیرچانه، (گیاه شناسی - هریک از تیغه های پره مانندی که زیرکلاهک قارچ قرار دارد و مثل میله های چتر پوسته ی کلاهک را نگه می دارند) تیغه ی قارچ، گیل (واحد اندازه گیری آبگونه ها معادل یک چهارم پاینت و یا 4 اونس و یا 0/1183 لیتر)، (قدیمی) دختر، زن، معشوقه (gill هم می نویسند)، (انگلیسی) دره ی پردرخت، دربند، آبگذر جنگلی، جویبار، نهر، n دستگاه تنفس ماهی، نهر کوچک، نصف پینت pint، تمیزکردن ماهی، روده ماهی را دراوردن، استطاله زیرگلوی مره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the breathing organ of fish and other animals that live in water, consisting of a platelike, saclike, or feathery protrusion.

(2) تعریف: any of the thin leaflike structures on the undersides of certain mushrooms.

(3) تعریف: (pl.) a fleshy, wrinkled piece of skin or flesh hanging below the beak of a bird or under the chin of a person; wattle.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gills, gilling, gilled
مشتقات: gill-less (adj.), gill-like (adj.)
(1) تعریف: to catch (fish) in a gill net.

(2) تعریف: to clean (fish).
اسم ( noun )
(1) تعریف: in the US, a unit of capacity equal to one fourth of a pint, four fluid ounces, or 118.3 milliliters.

(2) تعریف: in the UK, a unit of capacity equal to one fourth of a pint, five fluid ounces, or 142.0656 milliliters.

جمله های نمونه

1. the leaves of a gill
پره های آبشش

2. All shall be well, Jack shall have Gill [Jill].
[ترجمه گوگل]همه چیز خوب خواهد بود، جک گیل [جیل] را خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوب خواهد بود، جک باید گیل رو داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A good Jack makes a good Jill [Gill].
[ترجمه گوگل]یک جک خوب یک جیل [گیل] خوب می سازد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every Jack must [shall] have his Jill [Gill].
[ترجمه گوگل]هر جک باید جیل [گیل] خود را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هر جک باید به جیل کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gill seems rather distracted at the moment - I think she's worried about her exams.
[ترجمه گوگل]گیل در حال حاضر حواسش پرت به نظر می رسد - فکر می کنم او نگران امتحاناتش است
[ترجمه ترگمان]گیل در حال حاضر نسبتا آشفته به نظر می رسد - من فکر می کنم او نگران امتحانات خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gill had an extraordinary, incandescent personality.
[ترجمه گوگل]گیل شخصیتی خارق العاده و درخشان داشت
[ترجمه ترگمان]گیل فرد فوق العاده و رشته ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gill seized my hand and shook it heartily.
[ترجمه گوگل]گیل دستم را گرفت و از صمیم قلب تکان داد
[ترجمه ترگمان]گیل دستم را گرفت و از ته دل آن را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gill decided to stay on at university to do further research.
[ترجمه گوگل]گیل تصمیم گرفت برای انجام تحقیقات بیشتر در دانشگاه بماند
[ترجمه ترگمان]گیل تصمیم گرفت در دانشگاه بماند تا تحقیقات بیشتری انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you know what happened to Gill Lovecy ?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چه اتفاقی برای گیل لاوسی افتاد؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که چه اتفاقی برای گیل Lovecy افتاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's not typical of Gill to be so critical.
[ترجمه گوگل]برای گیل معمول نیست که اینقدر انتقادی باشد
[ترجمه ترگمان]این معمول نیست که گیل تا این حد حساس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every Jack has his Jill / Gill.
[ترجمه گوگل]هر جک جیل / گیل خود را دارد
[ترجمه ترگمان]هر جک جیل (جیل \/)را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do you know what happened to Gill Lovecy ?WHICH WORD?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چه اتفاقی برای گیل لاوسی افتاد؟ کدام کلمه؟
[ترجمه ترگمان]میدونی چه بلایی سر گیل Lovecy اومده؟ چه حرفی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gill speaks in a quiet Irish brogue.
[ترجمه گوگل]گیل در یک بروگ ایرلندی آرام صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]گیل با لهجه خفه ایرلندی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Force Gill has two fine waterfalls which would earn an admiring patronage if they were better known.
[ترجمه گوگل]فورس گیل دو آبشار زیبا دارد که اگر بیشتر شناخته شوند، حمایت تحسین برانگیزی را به دست خواهند آورد
[ترجمه ترگمان]گیل از دو آبشار زیبایی برخوردار است که اگر بهتر شناخته شوند یک حمایت تحسین برانگیزی خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تمیز کردن (اسم)
gill

یار (اسم)
adjoint, partner, fellow, bloke, adjunct, sweetheart, friend, helper, alter ego, adjutant, gill, bosom friend, paramour, pal, buddy, billy, chummy, close friend, helpmate, turtledove, yokefellow, pard, playmate, succourer

ابجو (اسم)
ale, beer, gill, porter, hop

دلارام (اسم)
sweetheart, gill, belle

دوشیزه (اسم)
gill, miss, damsel, maiden, girl, demoiselle, mademoiselle, signorina

دختر (اسم)
maid, gill, daughter, girl, gal, sissy, wench, sister, lass, lassie, girlie, periwinkle, quean, sis

دلبر (اسم)
sweetheart, gill, mistress, girlfriend, soulmate, leman

دختربچه (اسم)
gill, girl

گوشت ماهی (اسم)
gill

پیمانهای برای شراب (اسم)
gill

دختر جوان (اسم)
gill, kitty, pigeon, trull

استطاله زیر گلوی مرغ (اسم)
gill

نوعی نان شیرینی بشکل قلب (اسم)
sweetheart, gill

روده در اوردن (فعل)
gill

تخصصی

[زمین شناسی] آبشش ،برانشی. دستگاه تنفس جانوران آبزی.ساختمان معمولاً پرزدار که برای تبادل گاز (تنفش) استفاده می شود. در برخی گروهها ،این اندام برای گرفتن غذا نیز به کار می رود.
[نساجی] شانه درریسندگی پشم

انگلیسی به انگلیسی

• breathing organ of fish and other aquatic animals; unit of capacity equal to one fourth of a pint (1.183 deciliters)
clean a fish
gills are the organs on the sides of a fish through which it breathes.
a gill is a unit of measurement for liquids that is equal to a quarter of a pint or 0.142 litres.

پیشنهاد کاربران

gill ( n ) ( ɡɪl ) =one of the openings on the side of a fish's head that it breathes through
gill
⁦✔️⁩آبشش
Fish take in oxygen through their gills
دریچه ابشش که برای ماهی ها هنگام تنفس باز و بسته میشود، ابشش ( خودمانی است، اما در واقع ابشش فقط این پولک باز و بسته شونده نیست )
آبشش

بپرس