1. My computer has a gigabyte of memory.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر من یک گیگابایت حافظه دارد
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر من خاطره ای از حافظه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Iomega Jaz drive stores a gigabyte of information on each cartridge and operates as fast as an internal hard drive.
[ترجمه گوگل]درایو Iomega Jaz یک گیگابایت اطلاعات را روی هر کارتریج ذخیره می کند و به سرعت یک هارد دیسک داخلی کار می کند
[ترجمه ترگمان]The Iomega Jaz یک gigabyte اطلاعات را بر روی هر cartridge ذخیره می کند و به سرعت یک محرک داخلی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Gigabyte manages a bit more than the others bing the most expensive.
[ترجمه گوگل]گیگا بایت کمی بیشتر از سایرین که گرانترین قیمت را دارند مدیریت میکند
[ترجمه ترگمان](gigabyte)کمی بیش از دیگری را مدیریت می کند که گران ترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For Gigabyte Award bios it's usually the best choice.
[ترجمه گوگل]برای بایوس Gigabyte Award معمولا بهترین انتخاب است
[ترجمه ترگمان]برای Award gigabyte، معمولا بهترین انتخاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Long string and data structure up to 2 gigabyte in size.
[ترجمه گوگل]رشته طولانی و ساختار داده تا اندازه 2 گیگابایت
[ترجمه ترگمان]ساختار و ساختار داده بلند تا ۲ gigabyte در اندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hard disks A 250 - gigabyte hard disk should be the minimum on most PCs.
[ترجمه گوگل]هارد دیسک هارد دیسک 250 گیگابایتی باید در اکثر رایانه های شخصی حداقل باشد
[ترجمه ترگمان]دیسک های سخت یک دیسک سخت ۲۵۰ - gigabyte باید حداقل روی اکثر کامپیوترهای شخصی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. BRIN : This one has one gigabyte of storage - 200 times more.
[ترجمه گوگل]BRIN: این یک گیگابایت فضای ذخیره سازی دارد - 200 برابر بیشتر
[ترجمه ترگمان]brin: این یکی دارای یک gigabyte ذخیره - ۲۰۰ برابر بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They have memories up to 512 MB, 20 gigabyte hard drives, and occupy about two square feet.
[ترجمه گوگل]آنها دارای حافظه تا 512 مگابایت، هارد دیسک 20 گیگابایتی هستند و حدود دو فوت مربع را اشغال می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها حافظه ۵۱۲ مگابایت، ۲۰ gigabyte هارد درایو را دارند و حدود دو فوت مربع را اشغال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Just half an hour ago, Gigabyte sent its replacement strategy for all of its own motherboards.
[ترجمه گوگل]فقط نیم ساعت پیش، گیگابایت استراتژی جایگزینی خود را برای تمام مادربردهای خودش ارسال کرد
[ترجمه ترگمان]فقط نیم ساعت پیش، Gigabyte استراتژی replacement برای همه of فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A 250GB hard drive today costs less per gigabyte than the digital linear tape cartridges for a relatively recent tape library.
[ترجمه گوگل]یک هارد دیسک 250 گیگابایتی امروزه به ازای هر گیگابایت کمتر از کارتریج های نوار خطی دیجیتال برای یک کتابخانه نوار نسبتاً جدید هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]امروزه رانندگی سخت ۲۵۰ گیگابایت برای یک کتابخانه نسبتا جدید قیمت کمتری نسبت به gigabyte نوار خطی دیجیتال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Gigabyte: One thousand million bytes.
12. GB: Abbreviation for Gigabyte.
13. By the end of this year, the complete newsfeed could reach one gigabyte of data each day.
[ترجمه گوگل]تا پایان سال جاری، فید خبری کامل میتواند به یک گیگابایت داده در روز برسد
[ترجمه ترگمان]تا پایان سال جاری، the کامل هر روز به gigabyte از داده ها می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Budget systems range between £250 to over £000, storing around half a gigabyte on standard data cartridges.
[ترجمه گوگل]سیستم های بودجه بین 250 پوند تا بیش از 000 پوند است که حدود نیم گیگابایت را در کارتریج های داده استاندارد ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم بودجه بین ۲۵۰ تا بیش از ۱۰۰۰ پوند است و حدود نیمی از آن را روی cartridges داده استاندارد ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید