1. He cowered in the corner, gibbering with terror.
[ترجمه گوگل]او در گوشه ای خم شد و از ترس غبغب می کرد
[ترجمه ترگمان]در گوشه کز کرد و از وحشت gibbering
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Stop gibbering, man, and tell us what you saw.
[ترجمه گوگل]دست از غر زدن بردار، مرد، و به ما بگو چه دیدی
[ترجمه ترگمان] اینقدر احمق نباش، مرد و به ما بگو چی دیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Everyone is gibbering insanely, nerves frayed as showtime approaches.
[ترجمه گوگل]همه دیوانه وار غر می زنند، با نزدیک شدن به زمان نمایش، اعصاب به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]هر کسی به نحو جنون آمیزی غرولند می کند و اعصاب خرد شده به روش showtime ساییده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. 'It was her,' said Ruth, gibbering with fear.
5. I stood there like a gibbering idiot - I didn't know what I was saying.
[ترجمه گوگل]من مثل یک احمق غرغرو ایستاده بودم - نمی دانستم چه می گویم
[ترجمه ترگمان]مثل یک احمق خنگ آنجا ایستاده بودم - نمی دانستم چه می گویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I was a gibbering wreck by this stage.
[ترجمه گوگل]من در این مرحله یک شکسته ژولیده بودم
[ترجمه ترگمان]در این مرحله، من یک کم گیج و منگ بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. By this time I was a gibbering wreck.
[ترجمه گوگل]در این زمان من یک خرابه ژولیده بودم
[ترجمه ترگمان]تا این زمان من یک کم گیج و منگ بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I always turn into a gibbering wreck at interviews.
[ترجمه گوگل]من همیشه در مصاحبه ها تبدیل به یک خرابه ژولیده می شوم
[ترجمه ترگمان]من همیشه توی مصاحبه هام با یه تصادف احمقانه تبدیل میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. No voices gibbered at him from dark corners.
[ترجمه گوگل]هیچ صدایی از گوشه های تاریک به او نمی رسید
[ترجمه ترگمان]از گوشه های تاریک هیچ صدائی ساخته نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What's he gibbering away about?
11. Mad machines gibbered, cackled, screeched insanely and blasted each other with sudden bursts of machine gun fire.
[ترجمه گوگل]ماشینهای دیوانه گیج میکردند، غلغله میکردند، جیغ دیوانهوار میکشیدند و با شلیکهای ناگهانی مسلسل یکدیگر را منفجر میکردند
[ترجمه ترگمان]ماشین های بابا دیوانه جیغ می کشیدند و دیوانه وار جیغ می کشیدند، دیوانه وار جیغ می کشیدند و یکدیگر را با انفجارهای ناگهانی مسلسل منفجر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The soldier leaped away, crossing himself and gibbering; some ancient prayer, perhaps, or a magic sign.
[ترجمه گوگل]سرباز از کنارش پرید و از خود عبور کرد و ژولیده گفت یک دعای باستانی، شاید، یا یک نشانه جادویی
[ترجمه ترگمان]سرباز از جا پرید، بر خود صلیب کشید و گفت: یک دعای کهنه، شاید، یا یک نشانه جادویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Something else Hugh saw nearly made him gibber.
[ترجمه گوگل]چیز دیگری که هیو دید، تقریباً او را به هول انگاشت
[ترجمه ترگمان]یک چیز دیگر هیو هم او را به ور و ور و ور و ور ور می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dauntless merely uttered a gibbering sound and abandoned the argument.
[ترجمه گوگل]داانتلس فقط صدایی ژولیده به زبان آورد و بحث را رها کرد
[ترجمه ترگمان]نام او تنها صدایی بود که به زحمت شنیده می شد و بحث را رها می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید