ghrelin

جمله های نمونه

1. We've found that it is ghrelin that acts on the brain to make food more appealing.
[ترجمه گوگل]ما دریافتیم که این گرلین است که بر روی مغز تأثیر می گذارد و غذا را جذاب تر می کند
[ترجمه ترگمان]ما متوجه شدیم که این ghrelin است که بر روی مغز عمل می کند تا غذا را جذاب تر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ghrelin is polypeptide resulting in releasing of growth hormone.
[ترجمه گوگل]گرلین پلی پپتیدی است که باعث ترشح هورمون رشد می شود
[ترجمه ترگمان]گرلین در انتشار هورمون رشد حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fruIt'suppresses the hormone ghrelin, which is responsible for hunger pangs.
[ترجمه گوگل]این میوه هورمون گرلین را که مسئول گرسنگی است، سرکوب می کند
[ترجمه ترگمان]fruit هورمون ghrelin را سرکوب می کند که مسئول اشتها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That's a neural triple play that guarantees that when ghrelin talks, the brain will listen.
[ترجمه گوگل]این یک بازی سه گانه عصبی است که تضمین می کند وقتی گرلین صحبت می کند، مغز گوش خواهد داد
[ترجمه ترگمان]این یک بازی سه گانه عصبی است که تضمین می کند وقتی ghrelin صحبت می کند مغز به آن گوش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was also an increase in resistin and a decrease in baseline ghrelin levels.
[ترجمه گوگل]همچنین افزایش رزیستین و کاهش سطح پایه گرلین وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همچنین افزایشی در سطوح پایه و کاهش سطح پایه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The target of the vaccine is a hormone called ghrelin.
[ترجمه گوگل]هدف این واکسن هورمونی به نام گرلین است
[ترجمه ترگمان]هدف این واکسن هورمونی به نام ghrelin است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• recently identified 28 amino acid peptide found in hypothalamus and stomach

پیشنهاد کاربران

گرلین ( هورمون گرسنگی )
هورمون تنظیم کننده اشتها

بپرس