ghoulish

/ˈɡuːlɪʃ//ˈɡuːlɪʃ/

معنی: فرومایه
معانی دیگر: غول مانند، غول صفت

جمله های نمونه

1. They are there only to satisfy their ghoulish curiosity.
[ترجمه گوگل]آنها فقط برای ارضای کنجکاوی غم انگیز خود آنجا هستند
[ترجمه ترگمان]فقط برای ارضای حس کنجکاوی ghoulish آنجا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He takes a ghoulish delight in reading about horrific murders.
[ترجمه اسمعیل ثمنی. فارسی] آنها در آنجا در پی ارضای حس کنجکاوی احمقانه شأن هستند.
|
[ترجمه گوگل]او از خواندن در مورد قتل های وحشتناک لذت می برد
[ترجمه ترگمان]او از خواندن در مورد قتل های وحشتناک لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was a ghoulish and, I knew immediately, untenable situation.
[ترجمه گوگل]این یک وضعیت احمقانه و غیرقابل دفاع بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک هیولا بود و من فورا فهمیدم که این موجود غیرقابل دفاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These two items appear simply to be ghoulish trophies, since they sit on a table with other specimens of internal organs.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این دو مورد صرفاً غنائم غم انگیزی هستند، زیرا آنها روی یک میز با سایر نمونه های اندام های داخلی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]این دو مورد به سادگی نشان داده می شوند که به عنوان یادگاری ghoulish هستند، زیرا آن ها بر روی یک میز با نمونه های دیگر اعضای داخلی می نشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sometimes the best offense is a ghoulish pretense.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات بهترین تخلف، تظاهر احمقانه است
[ترجمه ترگمان]بعضی وقتا بهترین توهین یه تظاهر کشنده ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A ghoulish geisha girl takes part in the Halloween parade in Kawasaki near Tokyo.
[ترجمه گوگل]یک دختر گیشا غمگین در رژه هالووین در کاوازاکی در نزدیکی توکیو شرکت می کند
[ترجمه ترگمان]یک دختر ghoulish ghoulish در جشن هالو وین در شهر Kawasaki در نزدیکی توکیو شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Despite the seemingly ghoulish material, Ms Horn has clearly embraced a new serenity.
[ترجمه گوگل]با وجود مطالب به ظاهر احمقانه، خانم هورن به وضوح آرامش جدیدی را پذیرفته است
[ترجمه ترگمان]با وجود این مواد ghoulish، خانم هورن به وضوح یک آرامش جدید را در آغوش گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This idea may stem from ghoulish novels.
[ترجمه گوگل]این ایده ممکن است از رمان های احمقانه ناشی شود
[ترجمه ترگمان]این ایده ممکن است ناشی از رمان های ghoulish باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Enter the eastern catacomb and kill zombies until you complete "Ghoulish Effigy ", "The Totem of Infliction" and "The Night Watch".
[ترجمه گوگل]وارد دخمه شرقی شوید و زامبی ها را بکشید تا زمانی که "Ghoulish Figy"، "The Totem of Infliction" و "The Night Watch" را کامل کنید
[ترجمه ترگمان]the شرقی را وارد کنید و زامبی ها را بکشید تا زمانی که کامل \"ghoulish effigy\"، \"توتم از\" infliction \"و\" نگهبانان شب \" را کامل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wishing you a ghoulish and fun Halloween.
[ترجمه گوگل]با آرزوی هالووین غم انگیز و سرگرم کننده
[ترجمه ترگمان]آرزو می کنم که تو در هالووین مسخره و مسخره باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A frigid wind surged through the arches, producing a ghoulish whine.
[ترجمه گوگل]باد سردی از میان طاق ها می گذرد و ناله ای غم انگیز ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]باد سردی از زیر طاق های قوسی بیرون آمد و صدای ناله مانندی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We didn't fish in the accepted sense, which I've always thought was a ghoulish thing to do anyway.
[ترجمه گوگل]ما به معنای پذیرفته شده ماهیگیری نکردیم، که به هر حال من همیشه فکر می‌کردم که به هر حال یک کار احمقانه است
[ترجمه ترگمان]ما هیچ ماهی را با این مفهوم قبول نداشتیم، که همیشه فکر می کردم یک کار وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most alarmingly, the show suggests that industrialism, valuing commodities above itself, promoted a ghoulish worship of death.
[ترجمه گوگل]نگران‌کننده‌تر این است که این نمایش نشان می‌دهد که صنعت‌گرایی، با ارزش‌گذاری کالاها بالاتر از خود، پرستش شیطانی مرگ را ترویج می‌کند
[ترجمه ترگمان]این نمایش به طور هشدار دهنده نشان می دهد که صنعتی شدن، ارزش گذاری اجناس بیش از حد خود، یک پرستش ghoulish را ترویج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He had often wondered why he found it more offensive and ghoulish than the autopsy itself.
[ترجمه گوگل]او اغلب از خود پرسیده بود که چرا آن را توهین‌آمیزتر و احمقانه‌تر از خود کالبد شکافی می‌دانست
[ترجمه ترگمان]اغلب متعجب بود که چرا این موضوع بیشتر از خود کالبد شکافی در میان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The 1990 election campaigns are confirming that this lesson was well learnt: candidates are indulging in ghoulish rivalry in support of execution.
[ترجمه گوگل]کمپین های انتخاباتی سال 1990 تأیید می کند که این درس به خوبی آموخته شده است: نامزدها در حمایت از اعدام به رقابت های شیطانی می پردازند
[ترجمه ترگمان]رقابت های انتخاباتی ۱۹۹۰ تایید شده است که این درس به خوبی یاد گرفته شده است: نامزدها در حمایت از اعدام در رقابت ghoulish رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرومایه (صفت)
abject, abhorrent, detestable, ghoulish, base, ignoble, vile, poor, base-born, distressed, sordid, knavish

انگلیسی به انگلیسی

• hideous, abominable; repulsive; morbid; of ghouls
if you refer to someone or something as ghoulish, you think that they show an unhealthy interest in shocking or unpleasant things such as torture or death.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ghoulishness
✅️ صفت ( adjective ) : ghoulish
✅️ قید ( adverb ) : ghoulishly
( اخلاق، عادات و غیره ) وحشتناک، هراس انگیز، نفرت بار
غول پیکر , غول تشنگ , غول تشن

بپرس