getatable
به دست آوردنی، قابل حصول، دردسترس، accessible قابل دسترس، توفیق یافتنی، بدست اوردنی، یافتنی، پیداکردنی، قابل حصول
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
قابل دسترس / قابل دستیابی / در دسترس بودن
🔸 تعریف ها:
کلمه "get - at - able" به چیزی اشاره دارد که می توان آن را به راحتی به دست آورد یا به آن دسترسی داشت. این عبارت مفهوم قابل دسترس بودن و آسان بودن دستیابی به یک منبع، شیء یا اطلاعات را منتقل می کند.
... [مشاهده متن کامل]
** مثال ها:
تمام اسناد به راحتی از طریق سیستم سوابق عمومی قابل دسترسی هستند.
این برنامه داده ها را برای پژوهشگران قابل دسترستر میکند.
منابع این کتابخانه برای دانش آموزان بسیار قابل دسترسی است.
🔸 مترادف ها:
🔸 نکته ی فرهنگی:
این اصطلاح بیشتر در زبان محاوره ای و نوشتاری غیررسمی به کار می رود و به بیان آسان یا سریع بودن دسترسی به چیزی تاکید می کند. در متون رسمی ممکن است ترجمه های رسمی تر مانند "accessible" ترجیح داده شود.
گرفتن میز ( در رستوران )
دم دست