از خرید خود سود بردن
پول خود را بی ارزش نکردن
با پول خود چیز با ارزشی خریدن
سود کردن از خرج خود
I bought a pair of shoes that lasted 5 years. I really got my money's worth.
کفشی خریدم که پنج سال عمر کرد. واقعا از پولی که خرج کردم سود بردم.
پول خود را بی ارزش نکردن
با پول خود چیز با ارزشی خریدن
سود کردن از خرج خود
کفشی خریدم که پنج سال عمر کرد. واقعا از پولی که خرج کردم سود بردم.
متوجه ارزش خرید چیزی شدن
یه اصطلاحه که فروشنده ها زیاد استفاده میکنن، یعنی یه خرید با ارزش که پولتو حروم نمیکنه، یعنی اینکه ضرر نمیدی با خرید مثلا فلان لباس یا دستگاه. بقیه معنی هاشو نمیدونم ولی رایج ترین معنیش همینه
بهترین استفاده رو از پول کردن
سود کردن
چیز با ارزشی دریاف کنی در قبال پولی که پرداخت می کنی ( یه چیزی باشه که بی ارزه )
دریافت کردن تمام ارزش پولی که بابت چیزی دادی.
Get the full value of the money you have spent.