🔹 حواست رو جمع کن / روی کار تمرکز کن / از حواس پرتی در بیا / وارد بازی شو
1 - ( کاربرد ورزشی ) : به معنای تمرکز کامل روی مسابقه یا عملکرد ورزشی؛ معمولاً وقتی بازیکنی حواس پرت یا بی انگیزه است. مثال: You need to get your head in the game if we want to win. اگه می خوایم ببریم، باید حواست رو جمع کنی.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( کاربرد عمومی و استعاری ) : به صورت گسترده تر برای تمرکز روی هر کار یا مسئولیتی استفاده می شه—از جلسه کاری گرفته تا امتحان یا پروژه. مثال: Get your head in the game—we have a deadline to meet. حواست رو جمع کن—تا موعد تحویل وقت زیادی نداریم.
3 - ( کاربرد انگیزشی و روان شناختی ) : نماد حضور ذهن، تعهد، و کنار گذاشتن حواس پرتی های احساسی یا شخصی برای موفقیت در لحظه ی حال.
🔹 مترادف ها | focus / pay attention/ stay sharp / get serious / lock in
🔹 مثال ها:
He was distracted, so the coach yelled, “Get your head in the game!” حواسش پرت بود، پس مربی فریاد زد: �حواست رو جمع کن!�
I know you're stressed, but you need to get your head in the game. می دونم استرس داری، ولی باید روی کار تمرکز کنی.
Even as an intern, I knew I had to get my head in the game. حتی به عنوان کارآموز، می دونستم باید حواسم رو جمع کنم.
1 - ( کاربرد ورزشی ) : به معنای تمرکز کامل روی مسابقه یا عملکرد ورزشی؛ معمولاً وقتی بازیکنی حواس پرت یا بی انگیزه است. مثال: You need to get your head in the game if we want to win. اگه می خوایم ببریم، باید حواست رو جمع کنی.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( کاربرد عمومی و استعاری ) : به صورت گسترده تر برای تمرکز روی هر کار یا مسئولیتی استفاده می شه—از جلسه کاری گرفته تا امتحان یا پروژه. مثال: Get your head in the game—we have a deadline to meet. حواست رو جمع کن—تا موعد تحویل وقت زیادی نداریم.
3 - ( کاربرد انگیزشی و روان شناختی ) : نماد حضور ذهن، تعهد، و کنار گذاشتن حواس پرتی های احساسی یا شخصی برای موفقیت در لحظه ی حال.
🔹 مترادف ها | focus / pay attention/ stay sharp / get serious / lock in
🔹 مثال ها:
He was distracted, so the coach yelled, “Get your head in the game!” حواسش پرت بود، پس مربی فریاد زد: �حواست رو جمع کن!�
I know you're stressed, but you need to get your head in the game. می دونم استرس داری، ولی باید روی کار تمرکز کنی.
Even as an intern, I knew I had to get my head in the game. حتی به عنوان کارآموز، می دونستم باید حواسم رو جمع کنم.
حواست جمع کن
تمرکز در انجام وظایفی که بر عهده داریم
این اصطلاح بیشتر در گفتگوهای ورزشی کاربرد دارد اما در سایر زمینه ها نیز استفاده می شود .
تمرکز در انجام وظایفی که بر عهده داریم
این اصطلاح بیشتر در گفتگوهای ورزشی کاربرد دارد اما در سایر زمینه ها نیز استفاده می شود .