get sb wrong: اشتباه برداشت کردن
sth go wrong: خوب پیش نرفتن، به مشکل خوردن
do sth wrong: اشتباه انجام دادن
be wrong with : مشکل کسی/چیزی چه بودن
be wrong: اشتباه کردن در قضاوت و فهم و غیره
sth go wrong: خوب پیش نرفتن، به مشکل خوردن
do sth wrong: اشتباه انجام دادن
be wrong with : مشکل کسی/چیزی چه بودن
be wrong: اشتباه کردن در قضاوت و فهم و غیره
اشتباه کردن
سو تفاهم
سو تعبیر کردن
درست نفهمیدن
اشتباه فهمیدن
سو تعبیر کردن
درست نفهمیدن
اشتباه فهمیدن
چیزی را اشتباه گفتن
مثال: i always get that wrong
اشتباه برداشت نکن
برداشت اشتباهی از من نداشته باش
get somebody wrong اشتباه برداشت کردن