1. Our competitors must not be allowed to get wind of our plans.
[ترجمه گوگل]رقبای ما نباید اجازه داشته باشند که از برنامه های ما سوء استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]رقبای ما نباید اجازه استفاده از طرح های ما را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقبای ما نباید اجازه استفاده از طرح های ما را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I don't want my colleagues to get wind of the fact that I'm leaving.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم همکارانم از رفتن من با خبر شوند
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم همکاران من از این واقعیت خلاص شوند که من از اینجا می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم همکاران من از این واقعیت خلاص شوند که من از اینجا می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You better hope the press doesn't get wind of this.
[ترجمه گوگل]بهتر است امیدوار باشید که مطبوعات از این موضوع مطلع نشوند
[ترجمه ترگمان]بهتره امیدوار باشی مطبوعات از این وضعیت خلاص نشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهتره امیدوار باشی مطبوعات از این وضعیت خلاص نشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. When Johnny misbehaves, parents get wind of it by e-mail before he gets home.
[ترجمه گوگل]وقتی جانی بدرفتاری میکند، والدین قبل از اینکه به خانه برود از طریق ایمیل متوجه این موضوع میشوند
[ترجمه ترگمان]زمانی که جانی misbehaves، والدین قبل از اینکه به خانه برسد، از آن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمانی که جانی misbehaves، والدین قبل از اینکه به خانه برسد، از آن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If she were to get wind of this.
[ترجمه گوگل]اگر او قرار بود از این موضوع بیدار شود
[ترجمه ترگمان]اگر قرار بود از این وضع خلاص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر قرار بود از این وضع خلاص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. First it needs to boost its efforts to get wind of military-useful technology at an early stage.
[ترجمه گوگل]ابتدا باید تلاش های خود را برای دستیابی به فناوری مفید نظامی در مراحل اولیه افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]اول اینکه باید تلاش های خود را برای رسیدن به فن آوری مفید نظامی در مراحل اولیه افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اول اینکه باید تلاش های خود را برای رسیدن به فن آوری مفید نظامی در مراحل اولیه افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When did you get wind that something was wrong?
[ترجمه گوگل]کی متوجه شدید که چیزی اشتباه است؟
[ترجمه ترگمان]از کی فهمیدی که یه اتفاقی افتاده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از کی فهمیدی که یه اتفاقی افتاده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. How get wind to heat up a cold to do?
[ترجمه گوگل]چگونه باد را برای گرم کردن سرما انجام دهیم؟
[ترجمه ترگمان]چه طور باد سرد می شه که هوا رو گرم کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه طور باد سرد می شه که هوا رو گرم کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They're sure to get wind of you, sure to seek you.
[ترجمه گوگل]آنها مطمئناً شما را خواهند گرفت، مطمئناً شما را جستجو می کنند
[ترجمه ترگمان]مطمئن باشید که به دنبال شما می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطمئن باشید که به دنبال شما می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And it hasn't taken children long to get wind of the fact.
[ترجمه گوگل]و مدت زیادی طول نکشید که بچه ها متوجه این واقعیت شدند
[ترجمه ترگمان]و بچه ها هم زیاد طول نمی کشد که از این واقعیت خلاص شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و بچه ها هم زیاد طول نمی کشد که از این واقعیت خلاص شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Our competitors must not is allowed to get wind of our plans.
[ترجمه گوگل]رقبای ما نباید اجازه داشته باشند از برنامه های ما بهره ببرند
[ترجمه ترگمان]رقبای ما نباید اجازه استفاده از طرح های ما را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقبای ما نباید اجازه استفاده از طرح های ما را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Our competitor must not be allowed to get wind of our plan.
[ترجمه گوگل]نباید اجازه داد که رقیب ما از برنامه ما سوء استفاده کند
[ترجمه ترگمان]رقیب ما نباید اجازه استفاده از برنامه ما را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقیب ما نباید اجازه استفاده از برنامه ما را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Newspaper reporters seem to always get wind of the biggest stories before anyone else.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد خبرنگاران روزنامه ها همیشه قبل از هر کس دیگری از بزرگترین داستان ها مطلع می شوند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که خبرنگاران روزنامه ها همیشه در برابر هر کس دیگری بزرگ ترین داستان را به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که خبرنگاران روزنامه ها همیشه در برابر هر کس دیگری بزرگ ترین داستان را به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We'd better do something fast before the public get wind of it.
[ترجمه گوگل]بهتر است قبل از اینکه افکار عمومی متوجه آن شوند، کاری را سریع انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]بهتره قبل از اینکه مردم از این کار خلاص شن یه کار سریع انجام بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهتره قبل از اینکه مردم از این کار خلاص شن یه کار سریع انجام بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید