get under someones skin

پیشنهاد کاربران

عصبانی یا ناراحت کردن کسی.
روی سگ رو بالا آوردن.
کم کم علاقمند شدن.
To annoy or irritate someone intensely
( به شدت )
رنجاندن،
عصبانی کردن، خشمگین کردن،
خشم ( کسی را ) برانگیختن،
آشفته کردن،
ذهن کسی را مشغول کردن،
مغز/فکر/ذهن کسی رو با ( حرف - چرت پرت. . . . چیزی ) پر کردن
...
[مشاهده متن کامل]

تحت تاثیر حرف کسی قرار گرفتن،
تحت تاثیر حرف خود قرار دادن،

بپرس