get under one's skin
/gɛt ˈʌndər wʌnz skɪn//gɛt ˈʌndə wʌnz skɪn/
(عامیانه) کسی را آزردن یا خشمگین کردن، کلافه کردن
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
دو معنای متضاد دارد:
1. آزار دادن، روی مخ رفتن
she is really a nuisance. every time I dee her, her arrogant words gets under my skin
2. کم کم کسی را علاقه مند کردن
at first I didn't like the show but after some episodes it really got under my skin. I watch it every night
1. آزار دادن، روی مخ رفتن
2. کم کم کسی را علاقه مند کردن
رو مخمه
مترادف
To bug somone
To get under someone's skin
To get on ones nerves
یعنی همیشه و هر زمان دارم به الیس فکر میکنم، از شدن فکر کردنه خسته شدن
کفری کردن
کسی رو اذیت کردن
توضیح درباره اصطلاح get under one's skin
این اصطلاح یعنی زیر پوست کسی رفتن و منظور از آن این است که چیزی آزار دهنده زیر پوست کسی باشد و شخص نتواند به راحتی از دست آن راحت شود.
منبع: سایت بیاموز
این اصطلاح یعنی زیر پوست کسی رفتن و منظور از آن این است که چیزی آزار دهنده زیر پوست کسی باشد و شخص نتواند به راحتی از دست آن راحت شود.
منبع: سایت بیاموز
رو مخ کسی رفتن، رو اعصاب کسی رفتن، با اعصاب کسی بازی کردن
به نقل از هزاره:
1 - موی دماغ کسی شدن، کسی را مگسی کردن، کفر کسی را درآوردن
2 - تو دل کسی جا گرفتن، جلب توجهِ کسی را کردن، کسی را مجذوب خود کردن
1 - موی دماغ کسی شدن، کسی را مگسی کردن، کفر کسی را درآوردن
2 - تو دل کسی جا گرفتن، جلب توجهِ کسی را کردن، کسی را مجذوب خود کردن