📍معمولاً زمانی استفاده می شه که شخص با سختی یا بعد از مدتی بیداری بالاخره موفق می شه که بخوابه.
- به خواب رفتن👈 با سختی و دیر
- موفق شدن در خوابیدن
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
... [مشاهده متن کامل]
1. I couldn’t get to sleep because of the noise.
نمی تونستم به خواب برم چون خیلی سروصدا بود.
I couldn’t get to sleep until 2 a. m.
تا ساعت ۲ نتونستم بخوابم. ( با سختی و دیر )
2. It took me a while to get to sleep last night.
دیشب یه مدت طول کشید تا خوابم ببره.
3. She finally got to sleep around midnight.
او بالاخره حدود نیمه شب خوابش برد.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
⚠️ تفاوت با go to sleep:
✅ go to sleep
یعنی رفتن برای خوابیدن 👈عمل شروع خواب
✅ get to sleep
یعنی موفق شدن در خوابیدن👈تأکید بر فرایند یا سختی در خواب رفتن
- به خواب رفتن👈 با سختی و دیر
- موفق شدن در خوابیدن
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
... [مشاهده متن کامل]
نمی تونستم به خواب برم چون خیلی سروصدا بود.
تا ساعت ۲ نتونستم بخوابم. ( با سختی و دیر )
دیشب یه مدت طول کشید تا خوابم ببره.
او بالاخره حدود نیمه شب خوابش برد.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
⚠️ تفاوت با go to sleep:
یعنی رفتن برای خوابیدن 👈عمل شروع خواب
یعنی موفق شدن در خوابیدن👈تأکید بر فرایند یا سختی در خواب رفتن