... [مشاهده متن کامل]
Persian: "بعد از معامله تجاری، جان ضرر کرد/زیان دید چون بیشتر کارها را او انجام داد اما کمترین سود را برد. "
Persian: "در طلاق، او ضرر کرد/بی عدالتی دید و حضانت بچه ها را از دست داد. "
Persian: "اگر خوب مذاکره نکنیم، در این قرارداد زیان خواهیم دید/ضرر می کنیم. "
Persian: "چرا همیشه من بی عدالتی می بینم؟ بقیه فرصت های بهتری می گیرند!"
Persian: "کارمندان ضرر کردند وقتی شرکت پاداش ها را قطع کرد اما حقوق مدیران را بالا نگه داشت. "
- ضرر کردن → "to suffer a loss"
- بی عدالتی دیدن → "to be treated unfairly"
- زیان دیدن ) → "to incur a loss"
- دستِ کم گرفتن → "to be given less than deserved"
بدبیاری آوردن�بدشانسی آوردن، بدشانس گروه بودن
راه خود را رفتن و کاری به کار دیگران نداشتن
بدبیاری آوردن/بدشانسی آوردن
مثال:
when i bought this computer, I got the short end of thr stick .
مثال:
چیزی رو به کسی انداختن
به نقل از کمبریج:
to suffer the bad effects of a situation
مثال:
The people who get the short end of the stick are those whose income is just too high to qualify for help from the
. government
... [مشاهده متن کامل]
نتایج بدی [برای کسی] داشتن
متحمل نتایج بدی شدن
به شکل بدی [از موقعیتی] متاثر شدن
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
نتایج بدی [برای کسی] داشتن
متحمل نتایج بدی شدن
به شکل بدی [از موقعیتی] متاثر شدن
ناراضی بودن از چیزی
For example: when I bought this computer I got the short end of the stick
بدبیاری آوردن
تو پاچه رفته
ناراضی بودن از نتیجه