get the scoop

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
خبر داغ را به دست آوردن / از آخرین و مهم ترین اتفاق ها باخبر شدن
🔸 تعریف ها:
1. ( دریافت خبر تازه یا انحصاری ) :
اطلاعات مهم یا محرمانه را پیش از دیگران گرفتن، به ویژه در زمینه خبری یا شایعات.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: I need to call Sarah to get the scoop on what happened at the party.
باید به سارا زنگ بزنم تا خبر داغ مهمانی را بگیرم.
2. ( گزارش انحصاری خبری ) :
خبر یا مطلبی که خبرنگار زودتر از رسانه های دیگر به دست آورده و منتشر می کند.
مثال: The journalist got the scoop on the mayor’s resignation before anyone else.
خبرنگار پیش از همه از استعفای شهردار باخبر شد و آن را منتشر کرد.
🔸 مترادف ها:
get the lowdown – get inside information – hear the news – learn the facts – uncover the story

خبردار شدن
سر در آوردن از چیزی
To get information that interests or concerns many people