get table


بدست اوردنی، دست یافتنی

پیشنهاد کاربران

Capable of being obtained. synonyms: getable, obtainable, procurable available. obtainable or accessible and ready for use or service.
به دست آمدنی. مترادف: قابل دستیابی، قابل حصول، قابل خرید در دسترس. قابل دستیابی یا در دسترس و آماده برای استفاده یا خدمات.

بپرس