get something off your chest

پیشنهاد کاربران

To get something off your chest means to express feelings, worries, or concerns that have been bothering you, often leading to a sense of relief. It is commonly used when someone finally shares something they have been holding in for a long time.
...
[مشاهده متن کامل]

حرف دل را زدن/ بیان احساسات، نگرانی ها یا مشکلاتی است که مدت ها ذهن فرد را مشغول کرده اند و معمولاً باعث احساس آرامش و سبک شدن می شود.
مترادف؛ confess, open up, vent, express, unburden
مثال؛
I had been keeping the secret for months, but I finally got it off my chest.
He needed to get something off his chest, so he talked to his best friend.
She felt much better after getting her worries off her chest.

گفتن رازی که تو دلت مونده یا عذابت میده
خود را خالی کردن
چیزی که مدت ها در سینه داشتی را گفتن
سفره دل را باز کردن
حرفی که تو دل مانده را به کسی زدن
دل را از احساسات و افکار بد خالی کردن
دردودل کردن
to tell someone about something that has been worrying you or making you feel guilty for a long time
دق دل خود را خالی کردن
حرف دلتو زدن ، انتقاد کردن از کسی
to say something important that you've been thinking about alot
گفتن چیزی که خیلی وقته می خواستی بگی و بعد از گفتن اون چیز احساس بهتری کردن
انتقادکردن یا شکایت شخصی از کسی کردن
هم رو از تو صندوقچه بیرون

خود را از شر چیزی خلاص کردن
چیزی را که درباره ان احساس گناه می کنیم به کسی گفتن
I had spent two months worrying about it and I was glad to get it off my chest.
من دو ماه راجع به آن نگران بودم و من خوشحال شدم که گفتمش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس