Oh my goodness I get rid of my cousinsاز چیزی خلاص شدن، دست کم کردنshake somebody/something ↔ offاز شَرّ چیزی یا کسی خلاص شدندور انداختن و نابود کردناز دست چیزی خلاص شدناز شر کسی خلاص شدنخلاص شدن از چیزی+ عکس و لینک