get rid of sth

پیشنهاد کاربران

Oh my goodness I get rid of my cousins
از چیزی خلاص شدن، دست کم کردن
shake somebody/something ↔ off
از شَرّ چیزی یا کسی خلاص شدن
دور انداختن و نابود کردن
از دست چیزی خلاص شدن
از شر کسی خلاص شدن
خلاص شدن از چیزی

بپرس