1. Stop all this fuss and get on with your work.
[ترجمه گوگل]دست از این هیاهو بردارید و به کار خود ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]این همه جار و جنجال رو تمومش کن و کارت رو ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این همه جار و جنجال رو تمومش کن و کارت رو ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Be positive about your future and get on with living a normal life.
[ترجمه پری] در مورد آینده ی خودتان مثبت اندیش باشید و به زندگی عادیتان ادامه دهید.|
[ترجمه گوگل]در مورد آینده خود مثبت باشید و به زندگی عادی ادامه دهید[ترجمه ترگمان]در مورد آینده خود مثبت باشید و با زندگی عادی زندگی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Stop pissing about and get on with your work.
[ترجمه آرش] اینقدر خراب کاری نکن و به کارت ادامه بده|
[ترجمه گوگل]دست از عصبانیت بردارید و به کار خود ادامه دهید[ترجمه ترگمان]اینقدر عصبانی نباش و کارت رو ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Stop playing around and get on with the job.
[ترجمه گوگل]دست از بازی کردن بردارید و به کارتان ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]بازی کردن را رها کنید و کار را ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازی کردن را رها کنید و کار را ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sylvia does not get on with the supervisor and the danger is that he will trump up some charge to discredit her.
[ترجمه گوگل]سیلویا با سرپرست کار نمیکند و خطر این است که او برای بیاعتبار کردن او، اتهاماتی را به جان بخرد
[ترجمه ترگمان]سیلویا هم با سرپرست دست و پنجه نرم نمی کند و خطر این است که او یک اتهام را برای بی اعتبار کردن او برنده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیلویا هم با سرپرست دست و پنجه نرم نمی کند و خطر این است که او یک اتهام را برای بی اعتبار کردن او برنده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She found it difficult to get on with her, possibly because of the difference in their ages.
[ترجمه گوگل]شاید به دلیل تفاوت سنی آنها، ادامه دادن با او دشوار بود
[ترجمه ترگمان]به خاطر تفاوت سن آن ها برایش دشوار بود که با او زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر تفاوت سن آن ها برایش دشوار بود که با او زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Stop buggering about and let's get on with it.
[ترجمه گوگل]دست از سرکشی بردارید و بیایید به آن ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان]بس کن و بیا با این قضیه کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بس کن و بیا با این قضیه کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Let's get on with the matter in hand .
[ترجمه گوگل]بیایید به این موضوع بپردازیم
[ترجمه ترگمان]بیا با قضیه کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیا با قضیه کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I don't get on with his lefty friends.
[ترجمه گوگل]من با دوستان چپ او سر نمیزنم
[ترجمه ترگمان]من با دوستاش کنار نمیام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من با دوستاش کنار نمیام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I suppose I could get on with the ironing while I'm waiting.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم می توانم در حالی که منتظر هستم، اتوکشی کنم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم وقتی منتظرم با اتو کنار بیام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کنم وقتی منتظرم با اتو کنار بیام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Stop gossiping and get on with some work.
[ترجمه گوگل]دست از شایعه پراکنی بردارید و به کار خود ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]پرگویی را رها کنید و با برخی کارها کنار بیایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرگویی را رها کنید و با برخی کارها کنار بیایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Stop jawing and let me get on with the work!
[ترجمه علی رضا] دست از این وراجی بردار بزار کارم بکنم|
[ترجمه گوگل]دست از فک کردن بردار و بگذار کار را ادامه دهم![ترجمه ترگمان]دست از این بازی بردار و بگذار کارم را ادامه بدهم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Will you lot stop messing around and get on with it!
[ترجمه گوگل]آیا شما خیلی دست از قاطی کردن در اطراف و با آن ادامه دهید!
[ترجمه ترگمان]دست از بازی کردن بردار و باه اش کنار بیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دست از بازی کردن بردار و باه اش کنار بیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Stop slacking and get on with that digging!
[ترجمه گوگل]دست از سستی بردارید و با آن حفاری ادامه دهید!
[ترجمه ترگمان]تنبلی نکنید و با این جست و جو ادامه بدهید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنبلی نکنید و با این جست و جو ادامه بدهید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Stop dithering, girl, and get on with it!
[ترجمه گوگل]دست از عصبانیت بردارید، دختر، و آن را ادامه دهید!
[ترجمه ترگمان]آه، دختر، این کار را نکن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آه، دختر، این کار را نکن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید