get on top of sth

پیشنهاد کاربران

قلق کاری دستت اومدن
Be to much for sb to manage or deal with
manage to control or deal with sth
سوار کار شدن
تحت کنترل در آوردن
فائق آمدن، چیره شدن
Manage to control or deal with sth
SNY get to grips with sth
از پس کاری برامدن
پیشرفت کردن در کاری

بپرس