قلق کاری دستت اومدنBe to much for sb to manage or deal withmanage to control or deal with sthسوار کار شدن تحت کنترل در آوردنفائق آمدن، چیره شدنManage to control or deal with sthSNY get to grips with sthاز پس کاری برامدنپیشرفت کردن در کاری+ عکس و لینک