کنار آمدن . با چیزی مثلاً انتقاد
پذیرفتن چیزی . مثلا ریسک
You got to get okay with being criticized
تو باید باید با مورد انتقاد قرار گرفتن کنار بیایی، یا بپذیری☹️
پذیرفتن چیزی . مثلا ریسک
تو باید باید با مورد انتقاد قرار گرفتن کنار بیایی، یا بپذیری☹️