get off easy
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
دست کم کرفتن
تجربه/ تحمل کردن تنبیه، جراحت یا آسیب کمتر از آنچه انتظار داشتید.
... [مشاهده متن کامل]
****************************************************************************************
Though he was guilty of the murder of his wife, he got off easyهر چند او تو توی قتل همسرش مقصر بود ، ولی به راحتی خلاص شد ( قسر در رفت
خلاص شدن از مجازات شدید بخاطر انجام کار اشتباه
You got off easy :
راحت خلاص شدی از ( اشتباهی که انجام دادی بدون مجازات )
راحت خلاص شدی از ( اشتباهی که انجام دادی بدون مجازات )