انجام دادن کاری یا چیزی به شیوهای موثر و سریع ( یعنی به چاسطه اینکه کاری رو زیاد انجام دادی، قلق و لم کار دستت اومده )
... [مشاهده متن کامل]
او زیاد سفر می کند و لباس هایش را خیلی راحت و مرتب بقچه می کند.
کمپ زدن برای بار اول سخته، اما من بهش عادت کردم ودر حال حاضر خیلی راحت انجامش می دم ( قلقش دستم اومده )
تمومش کن . زود تر انجام بده.
مثال:
dont play with ur drink. just get it down
مثال: