🔸 معادل فارسی:
وارد جزئیات ریز و پیچیده شدن / درگیر ریزه کاری ها یا مسائل کم اهمیت نسبت به تصویر کلی
🔸 تعریف ها:
1. ( ورود به جزئیات فنی یا ریز ) :
پرداختن به بخش های کوچک و گاهی پیچیدهٔ یک موضوع، به ویژه زمانی که بحث اصلی کلی تر است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: During the meeting, we got into the weeds about the budget details.
در طول جلسه، رفتیم توی ریز جزئیات بودجه.
2. ( درگیر شدن بیش از حد ) :
صرف وقت و انرژی زیاد روی بخش هایی که ممکن است نسبت به هدف اصلی کم اهمیت باشند.
مثال: Let’s not get into the weeds and lose sight of the big picture.
بیایید وارد ریزه کاری ها نشویم و تصویر کلی را از دست ندهیم.
🔸 مترادف ها:
get bogged down in details – overcomplicate – focus on minutiae – go into great detai
وارد جزئیات ریز و پیچیده شدن / درگیر ریزه کاری ها یا مسائل کم اهمیت نسبت به تصویر کلی
🔸 تعریف ها:
1. ( ورود به جزئیات فنی یا ریز ) :
پرداختن به بخش های کوچک و گاهی پیچیدهٔ یک موضوع، به ویژه زمانی که بحث اصلی کلی تر است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: During the meeting, we got into the weeds about the budget details.
در طول جلسه، رفتیم توی ریز جزئیات بودجه.
2. ( درگیر شدن بیش از حد ) :
صرف وقت و انرژی زیاد روی بخش هایی که ممکن است نسبت به هدف اصلی کم اهمیت باشند.
مثال: Let’s not get into the weeds and lose sight of the big picture.
بیایید وارد ریزه کاری ها نشویم و تصویر کلی را از دست ندهیم.
🔸 مترادف ها: